کاردرمانی در سکته مغزی | نقش موثر کاردرمانی در درمان سکته مغزی
پس از سکته مغزی، مهمترین نقش کاردرمانی به حداکثر رساندن استقلال و توانایی فرد مبتلا، برای انجام کارهای شخصی وی است. کاردرمانگران برای تسهیل و بهبود کنترل حرکات و عملکرد بدن در اندامهای آسیب دیده، درمانهای مختلفی ارائه میدهند.
رایجترین رویکرد توانبخشی برای بیماران سکته مغزی، استفاده از رویکردهایی چون برانستروم، رود و بوبت است. تلفیق این رویکرد و تکنیکها تاثیر شگفت انگیزی در بیمار سکته مغزی دارد و تا حد زیادی بهبودی را برای وی رقم خواهد زد. رویکردهای کاردرمانی در سکته مغزی تا حد زیادی از خود شخص بیمار نیز به عنوان یکی از افراد فعال در پروسه درمان استفاده میکند و همین امر سبب بهبودی و پیشرفت سریع تر وی میگردد. کاردرمانی در پروسه درمان با اتکا به قدرت نوروپلاستیسیته مغز، تمرینات توانبخشی را در قالب رویکردهایی به بیمار ارائه میکند.
سکته مغزی یکی از علتهای اصلی مرگ و میر در جهان است. با این حال نه میتوان سکته مغزی را پیش بینی کرد و نه آن را با دارو و در طی جلسات کوتاه درمان نمود. همین مسئله جایگاه رشتههای توانبخشی در درمان بیمارییهای چون سکته مغزی را پررنگ تر کرده است.
نوروپلاستیسیته و سکته مغزی
نوروپلاستیسیته یکی از خاصیتهای منحصر به فرد در مغز انسان است که البته به سن وی نیز مربوط می شود. در یک تقسیم بندی کلی، سیستم عصبی انسان به دو گروه مرکزی و محیطی تقسیم می شود. سیستم اعصاب مرکزی شامل مغز و نخاع است. نورون هایی که در سیستم اعصاب مرکزی وجود دارند، بر خلاف نورون های موجود در سیستم اعصاب محیطی؛ در صورت آسیب تقسیم نمی شوند. اما خاصیت نوروپلاستیسیته برای سلول های دستگاه عصبی مرکزی وجود دارد.
نوروپلاستیسیته در واقع قابلیت سلول های عصبی برای برقراری ارتباط جدید با سلول های عصبی مجاور خود است. فرض کنید بخشی از مغز انسان در اثر سکته مغزی از بین رفته باشد. نورون هایی که در کنار آن ناحیه آسیب دیده قرار گرفته اند، طی روند نوروپلاستیسیته با یکدیگر ارتباطات جدیدی برقرار می کنند. برقرار شدن این ارتباطات به صورت بازگشت حرکت و حس در بیمار مشاهده می شود. حال سوالی که پیش می آید این است که نوروپلاستیسیتی خود به خود اتفاق می آفتد؟ نقش کاردرمانی در جهت دهی به نوروپلاستیسیتی و توانبخشی سکته مغزی چیست؟
رویکرد برانستروم در سکته مغزی
رویکرد برانستروم یکی از رایج ترین رویکرد هایی است که توسط کاردرمانگران مورد استفاده قرار می گیرد. این رویکرد در ابتدا بیمار را از لحاظ حسی و حرکتی مورد بررسی قرار می دهد. بعد از تکمیل روند ارزیابی، این رویکرد درمانگر را موظف می کند تا در مراحلی خاص بیمار را پیش ببرد و تمرینات و تکنیک های درمانی را روی وی پیاده کند. در ارزیابی حسی رویکرد برانستروم، درمانگر حس کف پا، حس نوک انگشتان و حس عمقی را چک می کند.
حس عمقی همان حسی است که شما بدون نگاه کردن به مفصل خود می توانید بگویید که مفصل در چه وضعیتی قرار دارد. بعد از این ارزیابی حسی مختصر، ارزیابی حرکتی آغاز می شود. ارزیابی حرکتی در رویکرد برانستروم کامل تر است. برانستروم روند بهبودی سکته مغزی را در شش مرحله طبقه بندی می کند. در ادامه به طور مختصر هر مرحله را توضیح خواهیم داد.
-
فلاسیدیتی، فاز اول برانستروم
وقتی فردی دچار سکته مغزی می شود، باید سریعا به بیمارستان منتقل شود. در بیمارستان اقدامات اورژانسی برای بیمار سکته مغزی انجام می شود و گاهی نیز جراحی صورت می پذیرد. پس از پایان یافتن درمان های اورژانسی، با توجه به محل سکته مغزی، ممکن است که یک طرف از بدن فرد به طور کامل فلج شود که به این حالت همی پلژی می گویند. فرض کنید بیماری با سکته مغزی در نیمکره چپ رو به رو شده باشد.
همی پلژی در نیمه راست بدن وی اتفاق می افتد. در این حالت بدن بیمار کاملا شل است و هیچ قوام عضلانی ای در وی مشاهده نمی شود. به این شلی عضلات فلاسیدیتی می گویند. این مرحله امکان دارد تا حداکثر یک ماه نیز طول بکشد. چیزی که در این مرحله اهمیت دارد، حضور کاردرمانگر در بالین بیمار است. با حضور کاردرمانگر و شروع پروسه توانبخشی در همین مرحله اول، نتایج پیشرفت بیمار شگفت انگیز خواهد بود.
-
اسپاستیسیتی، فاز دوم برانستروم
در فاز دوم رویکرد برانستروم، تون عضلانی روندی صعودی به خود می گیرد. در واقع نیمه شل و بی جان فرد بیمار شروع به سفت شدن می کند. این حالت در پی کاهش التهاب مغز اتفاق می افتد. نقش کاردرمنگر این است که روند رسیدن از فلاسیدیتی به اسپاستیسیتی را مدیریت کند تا به این طریق بیمار در روند درستی قرار بگیرد. همچنین کاردرمانگر در مرحله اول برانستروم مداخلاتی را اعمال می کند که بیمار زود تر و هدفمند به مرحله دوم وارد شود. از آنجایی که توضیح تکنیک های مورد استفاده کاردرمانگران تخصصی است، بعدا در مقاله ای جدا به آن خواهیم پرداخت.
-
سینرژی، فاز سوم برانستروم
اکثر بیمارانی که به کاردرمانی مراجعه می کنند، اصولا در این مرحله قرار دارند. متاسفانه تاخیر در شروع توانبخشی سبب می شود تا درمانگر جلسات بیشتری را با بیمار کار کند و بسیاری از کمبود های گذشته را جبران کند. در فاز سوم برانستروم، فرد بیمار قادر است تا حرکت ارادی را برای اولین بار در اندام مبتلا، در الگویی خاص انجام دهد. از این مرحله به بعد کاردرمانگر سعی می کند تا حرکات ارادی را یکی بعد از دیگری برای بیمار پدید آورد. منظور از سینرژی این است که گروهی از عضلات با یگدیکر کار می کنند تا حرکت خاصی صورت بگیرد.
در مرحله سینرژی، عضلاتی که با هم کار می کنند قادر نیستند که به صورت مجزا و ارادی منقبض شوند. لذا حرکت در بیمار به صورت یک حرکت درشت و خام صورت می گیرد. در سه مرحله بعد رویکرد برانستروم، حرکات از سینرژی خارج می شوند؛ طوری که در مرحله شش بیمار قادر خواهد بود تا تمامی اعمال را انجام دهد. اما سوالی که به وجود می آید این است که آیا همه بیماران سکته مغزی به مرحله ششم برانستروم می رسند؟
-
حرکات خارج از سینرژی، فاز چهارم و پنجم برانستروم
در مرحله چهارم برانستروم، اسپاستیسیتی رو به کاهش است. دیگر آن سفتی در عضلات وجود ندارد و فرد میتواند فعالیتهای خاصی را به صورت ارادی در اندام فوقانی و تحتانی انجام دهد. فردی که به طور کامل به مرحله چهارم رسیده باشد، میتواند دست خود را از جلو و بغل به اندازه 90 درجه بالا بیاورد. همچنین میتواند هنگامی که بازوها در کنار بدن هستند، کف دست را به سوی زمین و سقف بچرخاند.
البته که که این مراحل با دریافت جلسات منظم کاردرمانی به دست میآید و فرد به خودی خود این مراحل را پشت سر نمیگذارد و در مرحله پنجم نیز فرد میتواند دستان را بالای سر ببرد. همچنین هنگامی که دستها از جلو به اندازه 90 درجه بالا آمده باشند، میتواند کف دست را به سوی زمین و سقف بچرخاند. در مرحله پنجم نیز اسپاستیسیتی رو به کاهش است و حرکات روانتر و ظریفتر انجام میشوند.
-
افزایش هماهنگی و قدرت، فاز ششم برانستروم
فاز ششم برانستروم، آخرین مرحله از درمان توانبخشی است. در این مرحله، فعالیتهای فرد هماهنگ میشود و با دقت و ظرافت میتواند کارها را انجام دهد. در واقع هدف اصلی این فاز، افزایش هماهنگی برای انجام کارهای مختلف است. همچنین هماهنگی دست مبتلا با دست سالم در این مرحله کامل میشود و فرد میتواند از هر دو دست برای انجام فعالیتهایی که نیاز به هر دو دست دارد استفاده کند. همچنین تمریناتی به فرد داده میشود که به کمک این تمرینات، قدرت عضلات افزایش مییابد. با افزایش قدرت عضلات، فرد تقریبا میتواند تمام فعالیتهای روزمره خود را به طور مستقل انجام دهد.
آیا همه افراد بعد از سکته مغزی به بهبودی کامل میرسند؟
سوال مطرح شده، یکی از پرتکرارترین سوالاتی است که از کاردرمانگران پرسیده میشود. بهبودی بعد از سکته مغزی، یا به عبارتی توانبخشی و ریکاوری بعد از سکته مغزی و میزان پیشرفت بیمار به عوامل مختلفی بستگی دارد. مهمترین و اصلیترین فاکتور خود بیمار است. سن بیمار، اشتیاق و مشارکت بیمار، نوع سکته مغزی، گستردگی سکته مغزی، درمان اورژانسی، زمان شروع کاردرمانی و... از عواملی هستند که در پاسخ دادن به سوال مطرح شده مهماند. در ادامه هر کدام از این عوامل را مختصرا مورد بررسی قرار خواهیم داد.
سن بیمار
اصولا افرادی جوان بسیار کمتر از افراد مسن دچار سکته مغزی میشوند؛ با این حال سکته مغزی سن و سال نمی شناسد! هر چقدر سن بیمار کمتر باشد، درمان توانبخشی برای وی بهتر است و پاسخ بهتری به روند درمان کاردرمانی میدهد. علت این امر، همان خاصیت نوروپلاستیسیته مغز است. هر چه فرد جوانتر باشد، سلولهای مغزی تمایل به ایجاد ارتباط (سیناپس) بیشتری با همدیگر دارند. دقت کنید فاکتور سن به تنهایی عامل تعیین کننده نیست. افراد با سن بالا دچار سکته مغزی شدهاند و با کاردرمانی به بهبودی رسیدهاند؛ لذا سن بالا را نمیتواند به منزله ناکارآمدی درمان توانبخشی و کاردرمانی تلقی کرد.
اشتیاق و مشارکت بیمار
اشتیاق و مشارکت بیمار نیز یکی از اصلیترین فاکتورهای تعیین کننده در میزان پیشرفت و بهبودی بیماری است که به سکته مغزی مبتلا شده است. اصولا افرادی که به سکته مغزی مبتلا میشوند، به یک افسردگی نیز مبتلا میگردند. فردی که تا دیروز میتوانسته مستقل راه برود و از دستانش استفاده کند، حالا نمیتواند حتی دست و پاهایش را به صورت ارادی تکان دهد. همین عامل سبب میشود تا فرد دوره ریکاوری و توانبخشی را به خوبی سپری نکند. مزیت اصلی کاردرمانی این است که تنها به درمان فیزیکی سکته مغزی بسنده نمیکند، بلکه شرایط روحی بیمار را نیز بهبود میبخشد.
کاردرمانگر همواره در تلاش است تا شرایط روحی و فیزیکی بیمار را در سطح عالی نگه دارد و همین امر درمان کاردرمانی را از سایر درمان های موجود متمایز میکند.
خانواده و اطرافیان بیمار نیز بسیار مهم هستند و کاردرمانگر با مشاورههایی که به آن ها میدهد، این توانایی را به آن ها آموزش میدهد که چگونه با بیمار برخورد کنند تا روحیه وی حفظ شود. از دیگر نکاتی که کاردرمانی را در درمان سکته مغزی استثنایی میکند، انجام فعالیتهای روزمره به طور مستقل، با وجود بیماری است. در واقع کاردرمانگر شیوههایی را به بیمار میآموزد که علی رغم فلج نیمهای از بدن، فرد قادر میشود که به تنهایی لباس بپوشد، از تخت به ویلچر جابهجا شود، به راحتی سوار ماشین شود و به راحتی هم از ماشین پیاده گردد. بنابراین با این روشها اشتیاق بیمار به زندگی بیشتر میشود و روند درمان و بهبودی تسریع میشود.
نوع سکته مغزی
اینکه سکته مغزی از چه نوعی باشد نیز یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار در روند توانبخشی بیمار سکته مغزی است. سکته مغزی انواع خاصی دارد که برای آشنایی با آن میتوانید مقاله ما با عنوان انواع سکته مغزی را مطالعه کنید. اصولا افراد به توانبخشی سکته ایسکیمیک نسبت به هموراژیک پاسخ بهتری میدهند، اما همیشه وضع به این صورت نیست.
گستردگی سکته مغزی
هر بخش از مغز انسان وظیفه خاص خود را برعهده دارد. به همین دلیل است که میگویند مغز یک ارگان کاملا اختصاصی است. هر نقطه از مغز انسان یک عملکرد خاص را کنترل میکند و آسیب به آن نقطه باعث اختلال درعملکرد آن نقطه میشود. حال بسته به اینکه چه ناحیه و چه وسعتی از مغز در پی سکته مغزی درگیر شده باشد، میزان پاسخگویی بیمار به کاردرمانی نیز متفاوت خواهد بود. بدیهی است که هر چقدر وسعت آسیب کمتر باشد، روند درمان بهتر خواهد بود.
درمان اورژانسی
فاصله زمانی، بعد از وقوع سکته مغزی تا رسیدن به بیمارستان بسیار حیاتی و مهم است. بعد از وقوع سکته مغزی به سرعت با 115 تمای بگیرید و بیمار را در کمترین زمان ممکن به نزدیک ترین بیمارستان برسانید. دقت کنید که حتی ثانیهها مهم هستند. هرچقدر بیمار زودتر به بیمارستان منتقل شود، سلولهای مغزی کمتری آسیب میبینند و هر چه سلولهای کمتری آسیب ببینند، بیمار به روند توانبخشی و کاردرمانی پاسخ بهتری میدهد. اگر بیمار به سرعت به بیمارستان منتقل نشود، متاسفانه مرگ گزینه محتملی میشود.
زمان شروع کاردرمانی
زمان شروع کاردرمانی یکی از مهمترین فاکتورها در میزان پیشرفت بیمار است. اصولا کاردرمانی باید از همان ابتدا و در بخش بستری بیمارستان انجام شود. متاسفانه بسیاری از بیمارستانها در بخش بستری نیروی کاردرمانگر ندارند و این یک ضعف بزرگ محسوب میشود. اما شما میتوانید با هماهنگ کردن با یک کاردرمانگر، وی را به بالین بیمار در بیمارستان ببرید و این یکی از خدمات کاردرمانی است که به هوم ویزیت یا ویزیت در منزل معروف است.
اگر کاردرمانی از همان ابتدا آغاز شود، نه تنها بیمار مراحل ذکر شده برانستروم را به خوبی طی میکند، بلکه در تعداد جلسات کمتری به این مهم دست مییابد. گاهی افراد سوال میکنند که ما چند سال است که دچار سکته مغزی شدهایم و از خدمات کاردرمانی استفاده نکرده ایم، آیا با این حال باز هم کاردرمانی برای ما موثر است؟ پاسخ مثبت است. اما میزان پیشرفت بیمار برای چنین افرادی نیاز به جلسات بیشتری دارد و کار برای درمانگر اندکی سخت تر میشود.
سکته مغزی درمان میشود!
تمام تلاش ما این است که سکته مغزی را در دیدگاه شما؛ از بیماریای که مانند غول به نظر میرسد، به بیمارای که مانند سایر بیماریها قابل درمان است تبدیل کنیم، چراکه بارها و بارها شاهد درمان بیماران سکته مغزی با کاردرمانی بودهایم. آگاهی نسبت به بیماری و شیوههای درمانی موجود، روند درمان را برای شما آسان و هموار میکند. با کاردرمانی نه تنها بهبودی بیماران سکته مغزی به دست میآید، بلکه در طی روند درمان که ممکن است تا چند ماه به طول بیانجامد، فرد شیوههایی را میآموزد که به طور مستقل زندگی کند. اینگونه است که با کاردرمانی کیفیت زندگی شما ارتقاع مییابد.