انواع فلج مغزی کدامند؟ | سیستمهای طبقه بندی انواع فلج مغزی
به طور کلی فلج مغزی یا Cerebral Palsy به گروهی از اختلالات گفته میشود که در آن به دلیل ناهنجاریهای مادرزادی یا آسیبهای وارد شده به مغز در نوزادی یا کودکی، کودک با مشکلات متعددی روبرو میشود.

فلج مغزی یا به اختصار CP باعث بروز علائم بسیار گستردهای در کودکان میشود که از یک کودک به کودک دیگر ممکن است متفاوت باشد. به طور مثال CP در یک کودک ممکن است فقط باعث افزایش اسپاستیسته در یکی از پاهای فرد شده و در کودک دیگر علاوه بر مشکلات حرکتی باعث بروز مشکلات ذهنی مانند ناتوانی در گفتار، مشکلات یادگیری و... شود. به همین دلیل متخصصین نیاز دارند تا انواع فلج مغزی را طبقه بندی کنند تا با استفاده از سیستمهای طبقه بندی بتوانند راحتتر در مورد پیشرفت بیماری و اختلالاتی که به وجود آوردهاست، تصمیم گیری کنند.
جراح ارتوپد برای تجویز درمانهای مورد نیاز کودک باید در مورد اندامهای آسیب دیده و میزان آسیب به درستی تصمیم گیری کند. از سوی دیگر متخصصین مغز و اعصاب نیز باید به درستی در مورد میزان آسیب مغزی و ناهنجاریهای همراه با آن مطلع شوند. والدین کودک مبتلا به CP ممکن است صرفا به سطح شدت بیماری که با سه عبارت خفیف، متوسط و شدید مشخص میشود، دقت داشته باشند اما دسته بندیهای خاص برای متخصصین در این حوزه به منظور درک بهتر شرایط کودک، ضروری است.
به این دلایل امروزه در سراسر جهان از سیستمهای طبقه بندی مختلفی برای انواع فلج مغزی استفاده میشود. در طول 150 سال اخیر تعریف فلج مغزی بسیار دستخوش تغییر شده و تکامل زیادی یافتهاست زیرا تحقیقات و اکتشافات پزشکی جدید به دانش موجود در مورد این اختلال بسیار کمک کرده است. اگرچه امروزه تعداد بی شماری از طبقهبندیها که هرکدام اهداف و دلایل مختلفی دارند، وجود دارد اما افرادی که در زمینه CP کار میکنند بیشتر به سمت استفاده از یک سیستم طبقه بندی جهانی پیش رفتهاند.
سیستمهای طبقه بندی انواع فلج مغزی کدامند؟
در ادامه به بررسی متداولترین سیستمهای طبقهبندی انواع فلج مغزی یا CP که توسط پزشکان، کاردرمانگران و سایر افرادی که با کودکان CP مرتبط هستند، مورد استفاده قرار میگیرند. همانطور که پیشتر اشاره کردیم سیستمهای طبقهبندی بسیار زیاد بوده و معرفی تمامی آنها در این امکان پذیر نیست اما در ادامه به تعدادی از مهمترین آنها میپردازیم.
طبقه بندی بر اساس سطح شدت (Severity Level)
به طور معمول دستهبندیای که خانوادهها بیشتر با آن آشنایی دارند، طبقه بندی CP بر اساس شدت است که به سه قسمت CP خفیف، متوسط و شدید تقسیم بندی میشود. این تقسیم بندی بسیار کلی بوده و از طریق آن امکان دسترسی به معیارهای مختلف وجود ندارد. این طبقه بندی در مقایسه با یک طبقه بندی به نام GMFCS اطلاعات بسیار کمتری را ارائه میدهد. با این حال این سیستم طبقه بندی برای استفاده عموم افراد جامعه آسانتر است اما برای متخصصین در این زمینه زیاد کاربردی نمیباشد.
- فلج مغزی خفیف یا Mild: به این معنی است که کودک میتواند بدون کمک حرکت کند و فعالیتهای روزانه او محدودیت زیادی ندارد.
- فلج مغزی متوسط یا Moderate: به این معنی است که کودک برای انجام فعالیتهای روزانه به بریسها، داروها و سایر وسایل کمکی و تطبیقی نیازمند است.
- فلج مغزی شدید یا Severe: شرایطی است که کودک به ویلچر نیازمند بوده و برای انجام فعالیتهای روزمره خود با چالشهای گوناگونی روبرو میشود.
طبقه بندی بر اساس توزیع توپوگرافی (Topographical Distribution)
در این سیستم طبقه بندی بخشهایی از بدن که تحت تأثیر فلج مغزی قرار گرفتهاند مشخص میشود. این سیستم از عبارتهایی استفاده میکند که در واقع کلمات ترکیبی هستند و به وسیله آنها توضیحی در مورد محل و میزان ابتلای کودک مشخص میشود. به عبارت دیگر این عبارات از پیشوند و ریشه کلمات نشأت گرفته و هر کدام معنی مخصوص به خود را دارند. این سیستم در تعیین پروتکل درمان مفید است. در ادامه به بررسی این عبارات میپردازیم.
- مونوپلژی یا Monoplegia: یعنی فقط یک اندام تحت تأثیر قرار گرفته و به عبارت دیگر فقط یک اندام دچار همی پلژی یا همی پارزی میباشد.
- دایپلژی یا Diplegia: بیان میکند که اندام تحتانی (پاها) با شدت بیشتری از اندام تحتانی (دستها) تحت تأثیر بیماری قرار گرفته و به عبارت دیگر در درجه اول اندام تحتانی درگیر میشود.
- همی پلژی یا Hemiplegia: شرایطی است که اندام تحتانی و فوقانی در یک طرف بدن درگیر میشود.
- پاراپلژی یا Paraplegia: به این معنی است که نیمه پایین بدن (اندام تحتانی) یعنی هردو پای کودک تحت تأثیر بیماری قرار گرفته است.
- تری پلژی یا Triplegia: نشان میدهد که سه اندام فرد درگیر شده است. این سه اندام ممکن است دو دست و یک پا یا دو پا و یک دست باشد.
- دوبل همی پلژی یا Double Hemiplegia: بیان میکند که اندام تحتانی و فوقانی فرد در هردو سمت بدن دچار درگیری شده است اما این درگیری در یک نیمه بدن بیشتر از نیمه دیگر است.
- تتراپلژی یا Tetraplegia: به این معنی است که هر چهار اندام آسیب دیده و درگیر شدهاند اما این درگیری در سه اندام بیشتر است.
- کوادری پلژی یا Quadriplegia: به معنای درگیری هر چهار اندام کودک است.
- پنتاپلژی یا Pentaplegia: به این معنی است که هر چهار اندام درگیر شده و علاوه بر آن همراه با فلج در عضلات سر و گردن بوده و همچنین اختلال در بلع و تنفس نیز ممکن است وجود داشته باشد.
طبقه بندی بر اساس عملکرد حرکتی
آسیب مغزی که باعث ایجاد فلج مغزی در کودک میشود، بر علمکرد حرکتی، توانایی کنترل بدن و.. تأثیر میگذارد. در این طبقه بندی دو گروه اصلی اسپاستیک و غیر اسپاستیک وجود داشته که هرکدام از آنها ویژگیهای متفاوتی دارند. البته ممکن است در یک فرد مبتلا به CP ترکیبی از این دو گروه نمایان شود. CP اسپاستیک به شرایطی اطلاق میشود که در آن تون عضله در اندام درگیر بالاتر از حد طبیعی بوده و در CP غیر اسپاستیک کاهش یا نوسان تون عضلانی در اندامهای درگیر مشاهده میشود. این سیستم طبقه بندی هم توصیفی از نحوه تأثیرگذاری فلج مغزی بر بدن کودک و هم ناحیه آسیب مغزی ارائه میدهد.
CP اسپاستیک یا پیرامیدال
دستگاه هرمی یا Pyramidal Tract شامل دو گروه از رشتههای عصبی است که مسئول حرکات ارادی بوده و از قشر به ساقه مغز فرود میآیند. در اصل این رشتههای عصبی مسئول انتقال دستور حرکت مغز به اندامها هستند. فلج مغزی اسپاستیک نشان میدهد که دستگاه هرمی آسیب دیده یا به درستی کار نمیکند. اسپاستیسیته به معنای افزایش تون عضلانی است. همانطور که میدانیم ماهیچهها به طور مداوم منقبض میشوند و اندام را به حرکت درآورده و یا در برابر خم شدن مقاوم میکند.
در اغلب موارد اسپاستیسیته در دستها یا پاها بروز میکند اما در برخی موارد این اسپاستیسیته ممکن است زبان، دهان و حلق را تحت تأثیر قرار داده و باعث اختلال در گفتار، غذا خوردن، تنفس یا بلع شود. نوع اسپاستیک 70 تا 80 درصد موارد انواع فلج مغزی را تشکیل داده و به عنوان آسیب نورون حرکتی فوقانی شناخته میشود. تأثیر این اسپاسم بر روی کودک CP ممکن است به صورت در رفتگی مفصل لگن، اسکولیوز، بدشکلی اندامها، کوتاهی عضلات، ناهنجاریهای دردناک مفاصل و... بروز کند.
مشاوره رایگان خدمات هوم ویزیت
کاردرمانی بهترین شیوه برای درمان دردهای فیزیکی و جسمانی است. کاردرمانگران در کاردرمانی دات اینفو مطابق با نیاز هر بیمار، بهترین برنامه درمانی را ارائه میکنند. چنانچه خود و یا نزدیکانتان به خدمات هوم ویزیت نیاز دارید، برای دریافت مشاوره رایگان با شماره زیر تماس بگیرید.
CP غیر اسپاستیک یا اکستراپیرامیدال
در این نوع از فلج مغزی، تون عضلانی یا کاهش یافته یا در حال نوسان خواهد بود. فلج مغزی غیر اسپاستیک دارای انواع متفاوتی است که یکی از اصلیترین ویژگیهای آنها وجود حرکت غیر ارادی است. این حرکت غیر ارادی ممکن است آهسته یا سریع، تکراری یا ریتمیک باشد و یا ممکن است لرزش مشاهده شود. وجود استرس معمولا در این افراد ممکن است این حرکات غیر ارادی را تشدید کند؛ البته باید توجه داشت معمولا با خوابیدن این حرکات غیر ارادی از بین میرود.
همانطور که از اسم آن پیداست، مسیرهای خارج هرمی در مغز آسیب دیده و با توجه به محل آسیب ممکن است شدت بیماری متفاوت باشد. در این نوع از CP احتمال ایجاد بدشکلی مفاصل و اندامها کمتر بوده اما ممکن است توانایی صحبت کردن دچار نقص شده و همچنین فرد از لحاظ حرکتی بسیار درگیر باشد. به طور کلی نوع غیر اسپاستیک را به دو دسته آتاکسیک و دیسکینتیک تقسیم میکنند. در ادامه این مطلب به معرفی انواع فلج مغزی غیر اسپاستیک میپردازیم.
آتاکسی یا آتاکسیک
فلج مغزی آتاکسیک به نوعیا ست که در آن حرکات هماهنگ، تعادل و وضعیت بدن (پوسچر) دچار مشکل میشود. شیوه راه رفتن در این افراد غیر طبیعی بوده و معمولا فاصله گامها بیشتر از حد طبیعی و نامنظم است. همچنین در آتاکسی ممکن است حرکات چشم دچار اختلال شده و درک حس عمقی دچار مشکل شود. همانطور که میدانیم انجام حرکات ظریف با دستها به هماهنگی چشم و دست نیاز دارد و در این افراد به دلیل اختلال در هماهنگی حرکات و همچنین حرکات چشم، این مهارتها دچار مشکل میشوند. فلج مغزی آتاکسیک به تنهایی معمولا باعث ایجاد حرکات غیر ارادی نمیشود اما تعادل و هماهنگی حرکات را با مشکلات زیادی مواجه میکند.
دیسکینتیک
فلج مغزی دیسکینتیک یکی دیگر از انواع فلج مغزی غیر اسپاستیک بوده که خود دارای انواع متفاوتی است. در این نوع از CP معمولا کودک حرکات غیر ارادی متفاوتی را در بازوها، پاها یا دستهای خود تجربه میکند. فلج دیسکینتیک خود انواع متفاوتی دارد که کرهآ، دیستونی، اتتوئید، کره اتتوئید و... شامل آن است. هرکدام از این انواع CP دیسکینتیک باعث ایجاد شکلهای گوناگونی از حرکات غیر ارادی در افراد میشود که هرکدام را از ویژگیهای خاص آن میتوان شناسایی کرد.
طبقه بندی بر اساس عملکرد حرکتی درشت یا Gross Motor Function
سیستم طبقه بندی بر اساس حرکات درشت یا GMFCS یکی از معروفترین سیستمهای طبقه بندی برای بیماری فلج مغزی است که این بیماری را به پنج سطح تقسیم بندی میکند که هر سطح میزان محدودیت و اختلال متفاوتی دارد. هرچه عدد بالاتر باشد به معنی شدت بیشتر درگیری بوده و بر اساس آن در مورد جراحیها، درمانها و وسایل کمکی تصمیم گیری میشود. این سیستم برای والدین، مراقبین، درمانگران و پزشکان به عنوان یک دستورالعمل رشدی که اختلال حرکتی کودک را در نظر میگیرد، شناخته میشود. به عبارت دیگر در ابتدای درمان ممکن است کودک در سطح 5 بوده و به مرور پس از درمان به سطح 1 نزدیک شود و به این ترتیب والدین از پیشرفت کودک بهتر مطلع شوند.
- سطح یک: کودک بدون محدودیت راه میرود.
- سطح دو: کودک توانایی راه رفتن دارد اما در راه رفتن خود محدودیتهایی دارد که از جمله آنها میتوان راه رفتن طولانی مدت و اختلال تعادل را نام برد. در این سطح کودک مانند سطح یک توانایی دویدن یا پریدن ندارد. در این سطح معمولا کودک قبل از 4 سالگی به وسایل کمکی برای راه رفتن نیاز داشته و ممکن است در مدتهای طولانی خارج از خانه به تجهیزات حرکتی چرخدار نیاز داشته باشد.
- سطح سه: کودک با کمک تجهیزات تطبیقی و کمکی راه میرود. برای جابجایی در بیرون و فضای باز به وسایل کمکی چرخدار در جامعه و مدرسه استفاده میکند. در این سطح کودک به طور مستقل با حمایت خارجی اندکی میتواند بنشیند و همچنین برای جابجایی در داخل خانه ممکن است از دستهای خود استفاده کرد.
- سطح چهارم: در این سطح فرد در هنگام نشستن به پشتیبانی نیاز دارد و به طور مستقل توانایی نشستن ندارد. در این سطح معمولا کودک به ویلچر نیاز دارد.
- سطح پنجم: در این سطح کودک محدودیت شدیدی برای کنترل سر و تنه خود دارد. در این سطح فرد کاملا به وسایل کمکی متکی بوده و باید با ویلچر دستی یا برقی جابجا شود.
کاردرمانی و انواع فلج مغزی
فلج مغزی یکی از اختلالاتی است که زندگی فرد را دچار محدودیتهای گستردهای میکند. همانطور که اشاره کردیم برای شناخت بهتر انواع این بیماری و همچنین درمان بهتر آن، به سیستمهای طبقه بندی مفیدی نیاز داریم. کاردرمانی در طی درمان خود از این سیستمهای طبقه بندی استفاده میکند و با شناخت بیشتر ویژگیهای این بیماری برای درمان کارآمد تر تلاش میکند. کاردرمانی سعی میکند که کودک فلج مغزی در سطح 5 را با رویکردهای درمانی خود به سطح 1 نزدیک کرده و استقلال بیشتری را برای کودک تأمین کند.