تئوریها، مدلها و چهارچوبهای مرجع در کاردرمانی
یکی از مشکلات اصلی دانشجویان کاردرمانی این است که همیشه در باره تفاوت میان تئوری و مدل و یا تفاوت میان مدل و چارچوب مرجع سرگردان هستند. در این مقاله قصد داریم
واژه تئوری به معنای فهمیدن یک پدیده، درک عمیق آن پدیده و درک رابطه میان آنچه که مشاهده میشود و آنچه که در یک شرایط خاص اتفاق میافتد، اشاره دارد. شاید این تعریف، اندکی نامفهموم باشد، اما جای هیچ نگرانیای نیست. بگذارید تئوری را از دیدگاه کاردرمانی مورد بررسی قرار دهیم. تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع در کاردرمانی این امکان را برای یک متخصص کاردرمانی فراهم میکند تا کار و عملکرد کاری را مورد آزمایش قرار دهد و به رابطه میان درگیری در کار و مشارکت پی ببرد.
به طور کلی، هدف اصلی یک تئوری، توضیح یک پدیده میباشد. به عنوان مثال، تئوری رفتار کاری ماری ریلی، برای این موضوع طراحی شده بود تا اهمیت کار و ارتباط میان کار و سلامتی را توضیح دهد. تئوری ماری ریلی بعدها زمینه شکلگیری بسیاری از مدلهای کاردرمانی شد.
مدل؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع در کاردرمانی
مدل، به استفاده از تئوری برای انجام مداخلات اشاره دارد. اما پروسه تبدیل یک تئوری به مدل، به همین سادگی نیست. برای تبدیل یک تئوری به مدل، نیازمند پیشرفت در زمینه ابزارهای مختلف هستیم. همچنین نیاز است تا قوانینی تدوین شود که مداخلات را به طور کامل شرح دهد. دقت شود که مدلها، پروتکلهای درمانی نیستند که به شما بگویند برای فلان بیمار، چه کاری میتواند انجام دهید، بلکه به عنوان لنزی در نظر گرفته میشوند که این امکان را برای شما فراهم میکند تا Occupation را از نگاه تئوری بنگرید.
هدف اصلیِ مدلها در کاردرمانی این است که آنالیز پروفایل مراجعان را تسهیل کند و نتایجِ بالقوه ناشی از مداخلات را در نظر بگیرد. از دیگر ویژگیهای یک مدل، این است که باید برای طیف وسیعی از افراد قابل استفاده باشد و فقط مختص گروه خاصی نباشد.
در ادامه دو مدل از معروف ترین مدل های کاردرمانی را به شما معرفی خواهیم کرد که به شرح زیر هستند:
مدل MOHO؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع در کاردرمانی
مدل MOHO، که مخفف عبارت Model Of Human Occupation است، درگیری در یک فعالیت را محصول سه ساب سیستم میداند. این ساب سیستمها شامل اراده، عادات و ظرفیت اجرایی است که به طور خلاصه شرح داده خواهد شد:
-
اراده (Volition)؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع در کاردرمانی
این ساب سیستم به ارزشها و علایق مراجع اشاره دارد. شاید یک مراجع بتواند ارزشها و علایق خود را به طور روشن بیان کند، اما اظهار بی کفایتی در درگیری در فعالیتهای مورد علاقه خود میکند. اراده، افکار و احساسات مراجع است که شامل گزینش Occupation نیز میشود.
-
عادات (Habit)؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع در کاردرمانی
این ساب سیستم به عادتها و نقشهایی اشاره دارد که اغلب برای احساس وجود حیاتی میباشند. گفتن جمله ای مانند "من دیگه اون آدم سابق نیستم" نشان دهنده انحراف در عادات و نقشهای فرد دارد.
-
ظرفیت اجرایی (Performance Capacity)؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع در کاردرمانی
این ساب سیستم به تجربهی زندگی شده بدن فرد اشاره دارد. منظور از جملهی ذکر شده، قدرت عضلانی و یا دامنهی حرکتی نیست بلکه به تجربهی قبلی مراجع، تغییرات و انتظارات او اشاره دارد.
-
مدل PEO؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع درکاردرمانی
مدل PEO که مخفف عبارت Person-Environment-Occupation است، به ارتباط میانِ فرد، محیط و Occupation اشاره دارد. این مدل، یک مدل Occupation-Based است که در عین واحد، علاوه بر توجهای که به Occupation دارد، به محیط و خود فرد نیز دقت میکند. در این مدل، فرد به عنوان فاکتوری پویا در نظر گرفته میشود که مهارتهای او در گذر زمان میتواند بیشتر شود تا نیازهای جدید را برآورده سازد. این مدل را در یک مقاله جداگانه برای شما توضیح خواهیم داد که از همین بخش از سایت میتوانید آن را مطالعه کنید.
چارچوب مرجع؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع درکاردرمانی
هدف از چارچوب مرجع این است که این امکان را برای کاردرمانگران فراهم کند تا یک ارتباط میان تئوریها و مداخلات برقرار کنند و همچنین بتوانند درباره هر کدام از مداخلات انجام گرفته، یک استدلال بالینی بیاورند. چارچوب مرجع از تئوری و مدل تخصصیتر است، اما نباید همچنان آن را به عنوان یک پروتکل درمانی در نظر گرفت.
بلکه آن را باید به عنوان یک نقشه مسیری در نظر گرفته که به کاردرمانگر این اجازه را میدهد تا مداخلات خود را سازماندهی کند و با دقت بیشتری بدان بیاندیشد. یک چارچوب مرجع، باید طوری طرحی شده باشد که رسیدن به اهداف درمانی را ممکن سازد. در ادامه سه مورد از معروفترین چارچوب مرجعهای کاردرمانی را به شما معرفی خواهیم کرد.
-
چارچوب مرجع بیومکانیکال؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع درکاردرمانی
یافتههای علم کینماتیک و کینزیولوژی، این چارچوب مرجع را به وجود آورده است. در این چارچوب مرجع، کاردرمانگر مشکل را از لحاظ بیومکانیکال مورد بررسی قرار میدهد. این که قدرت عضلات در چه حد است، دامنه مفاصل کامل است یا خیر، حرکت در چه صفحهای انجام میشود، همه و همه پرسشهایی است که این چارچوب مرجع بدان پاسخ میدهد.
-
چارچوب مرجع توانبخشی؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع درکاردرمانی
این چارچوب به توانایی بیمار در بازگشت به حداکثر استقلال و توانایی ممکن در زمینههای فیزیکی، ذهنی، اجتماعی، کاری و اقتصادی اشاره دارد. در این چارچوب مرجع، بیشتر بر تواناییهای بیمار تمرکز میشود و با استفاده از تکنولوژی و وسایل کمکی، سعی میشود تا بیمار به حداکثر استقلال ممکن برسد.
-
چارچوب مرجع سنسوری موتور؛ تئوریها، مدلها و چارچوبهای مرجع درکاردرمانی
در این تقسیمبندی، چارچوب مرجعهای فراوانی نظیر PNF و NDT جای میگیرد. این چارچوب مرجع، زمانی استفاده میشود که یک ضایعه در سیستم اعصاب مرکزی (CNS) رخ دهد. به عنوان مثال در PNF تکنیکهایی وجود دارد که میتواند تا حد زیادی ضایعات موجود در سیستم اعصاب مرکزی را کنترل کند.
چگونه چارچوب مرجع را انتخاب کنیم؟
این که از چه چارچوب مرجعی استفاده میکنید، بستگی به مراجع شما دارد. به عنوان مثال، برای فردی که یک نقص فیزیکی دارد، میتوانید از چارچوب مرجع توانبخشی و یا بیومکانیکال استفاده کنید. همچنین میتوانید تلفیقی از این چارچوب مرجعها را به کار بگیرید. بدیهی است فردی که مشکل حافظه دارد، نمیتواند از چارچوب مرج بیومکانیکال سودی ببرد؛ لذا اینکه از چه چارچوبی استفاده میکنید، بستگی به شما و وضعیت مراجع دارد.