آموزش و کاردرمانی | آموزش تمرینات کاردرمانی به مراجعین
آیا وظیفه کاردرمانگر تنها استفاده از تکنیکهای درمانی و اعمال مداخلات است؟ کاردرمانگران علاوه بر استفاده از تکنیکهای درمانی، در برخی مواقع
![آموزش و کاردرمانی | آموزش تمرینات کاردرمانی به مراجعین](https://media.kardarmani.info/uploads/images/202301/image_750x_63d61f7b7e5b17-57451933-75704659.webp)
کاردرمانگران از تکنیکهای آموزشی زیادی در طی روند درمان استفاده میکنند. گاهی نیاز است، علاوه بر استفاده از تکنیکهای درمانی، تکنیکها و مطالبی به مراجع آموزش داده شود. آیا به راستی نیاز است تا یک کاردرمانگر به مراجع خود یا حتی خانواده او آموزش دهد؟ در ادامه ما پنج دلیل را بررسی میکنیم که مبنای آن، آموزش و کاردرمانی است.
1. کمک به بیمار برای بازیابی مهارتهای از دست رفته از طریق آموزش و کاردرمانی
گاهی بیماریهای مختلف سبب میشود تا تواناییهایی که مراجع قبل از وقوع بیماری برخوردار بوده، از بین برود. به عنوان مثال فردی که دچار شکستگی در استخوانهای کف دست شده باشد، به سادگی قبل نمیتواند اشیا را در دست خود بگیرد. در این شرایط کاردرمانگر سعی میکند تا مطالب مهمی را در جهت بازآموزی توانایی از دست رفته به مراجع خود آموزش دهد.
2. روشهای جبرانی برای انجام فعالیتهای با ارزش به کمک آموزش و کاردرمانی
آیا در حیطه آموزش و کاردرمانی برای انجام دادن یک کار مشخص، تنها یک راه وجود دارد؟ در اکثر اوقات پاسخ منفی است. کاردرمانگر حرفه ای با توجه به علم خود، هنگامی که انجام یک فعالیت به شیوه عادی برای مراجع امکان پذیر نباشد، سعی می کند تا یک روش جبرانی را به وی بیاموزد.
3. مهارتهای خاص برای انجام فعالیتها برای فرد کمتوان از طریق آموزش و کاردرمانی
گاهی در اثر یک سانحه، فرد آسیب دیده مجبور می شود تا از برخی از وسایل کمکی به صورت موقت و یا دائم استفاده کند. به عنوان مثال، فردی که دچار ضایعه نخاعی شده است، نیاز دارد تا طریقه استفاده از ویلچر، انتقال از تخت به ویلچر و بلعکسِ این موضوع را یاد بگیرد. وظیفه کاردرمانگر است که در این مرحله آموزشهای لازم را در اختیار مراجع خود قرار دهد.
4. آموزش و کاردرمانی در چالشهای درمانی برای بهبود عملکرد اجرایی
گاهی درمانگر سعی می کند تا چالشهایی را برای مراجع خود به وجود بیاورد و از دل آن چالشها به اهداف درمانی خود برسد. فرض کنید فردی نمیتواند که آرنج خود را به طور کامل صاف کند. در اینگونه از موارد، امکان دارد تا کاردرمانگر سعی کند فرد را با یک بازی توپی که نیاز به باز شدن کامل آرنج دارد به چالش بکشد.
5. آموزش و کاردرمانی به خانواده مراجع جهت افزایش استقلال بیمار
گاهی آموزش روشهای جبرانی به مراجع امکان پذیر نیست. در این هنگام کاردرمانگر سعی میکند تا آموزشهای لازم را به خانواده مراجع بدهد تا در محیط خانه، خانواده توانایی این را داشته باشند که با فرزند خود چگونه و به چه روشی رفتار کنند.
آموزش و کاردرمانی در فازهای یادگیری
به طور کلی، یادگیری دارای سه فاز مختلف میباشد. فاز اول، فاز دریافت اطلاعات است. در این مرحله، فرد آموزش دهنده سعی میکند تا مطالب مورد نیاز را با بیانی واضح و سلیس برای مراجع خود بیان کند. به عنوان مثال، کاردرمانگر سعی میکند تا نحوه استفاده درست از عصا را به مراجع توضیح دهد.
- اطلاعاتی که مراجع از کاردرمانگر دریافت میکند، اولین فاز یادگیری است. دومین فاز یادگیری، حفظ اطلاعات است. مراجع نیاز دارد تا اطلاعات آموزش داده شده را در ذهن خود حفظ کند؛ چرا که کاردرمانگر نمیتواند در هر لحظه و هر مکانی، اطلاعات یاد داده شده را برای وی بیان کند.
- آخرین مرحله یادگیری، تعمیم دادن است. زمانی تعمیم رخ میدهد که مراجع قادر باشد مهارت آموزش داده شده را در محیطهای مختلف اجرا کند. بسیاری از خانوادهها میگویند که فرزند من در محیط کلینیک بسیار عالی عمل میکند، اما در محیط خانه انگار هیچ پیشرفتی حاصل نشده است. این امر دقیقا به سومین فاز یادگیری یا همان تعمیم دادن مربوط میشود.
قواعد آموزش و کاردرمانی چیست؟
از آنجایی که اشاره شد، آموزش بخشی از وظیفه کاردرمانگر است. در این رشته قواعد و قوانینی وجود دارد تا آموزش و یادگیری، هم برای کاردرمانگر و هم برای مراجع مفید و مثمرثمر باشد. این قوانین به کاردرمانگر کمک میکند تا بهترین اصول ممکن را با توجه به نیازهای مراجع به وی آموزش دهد، لذا هیچ مطلب اضافهای در صورت رعایت کردن این قوانین به مراجع آموزش داده نمیشود و اهداف درمانی در کمترین زمان ممکن حاصل میشود. در ادامه ما پنج قانون حاکم بر آموزش کاردرمانگران را بررسی میکنیم.
1. قواعد آموزش و کاردرمانی در شناسایی یک کار یا فعالیت معنادار برای مراجع
اگر درمان یک کاردرمانگر به شیوه مراجع محور باشد و اولویتهای مراجع در راس قرار گیرد، آنگاه کاردرمانگر میتواند فعالیتهایی را به مراجع آموزش دهد که برای وی از ارزش بیشتری برخوردار است.
انتخاب این فعالیتهای هدفمند سبب میشود تا مراجع حضوری فعال و پویا در جلسه درمان داشته باشد و انگیزه وی نیز برای یادگیری بیشتر شود.
2. انتخاب نحوه آموزش و کاردرمانی با توجه به سطح شناخت بیمار
هر گاه که سخن از آموزش به میان میآید، افکار به سمت آموزش کلامی متمایل میشوند. یک کاردرمانگر باید سعی کند تا نحوه آموزش خود را با توجه به سطح شناخت فرد تنظیم کند. بعضی از افراد تنها با شنیدن آموزشات لازم، مطلب را به خوبی فرا میگیرند، در حالی که برخی دیگر علاوه بر شنیدن اطلاعات، لازم دارند که نحوه اجرای آن را نیز ببینند.
3. آموزش و کاردرمانی در محیط سازمان یافته
برای اینکه آموزش موثر واقع شود، نیاز است تا مراحل آموزش در یک محیط آرام یاد داده شود. محیطهای پر سروصدا و یا محیطهایی که با نور چشمکزن به راحتی حواس مراجع را پرت میکنند، به هیچ وجه محیط مناسبی برای آموزش نیستند. برای اینکه آموزش موثر واقع شود، نیاز است تا مراحل آموزش در یک محیط آرام یاد داده شود. محیطهای پر سر و صدا و یا محیطهایی که با نور چشمک زن به راحتی حواس مراجع را پرت میکنند، به هیچ وجه محیط مناسبی برای آموزش نیستند.
4. آموزش و کاردرمانی در فراهم کردن پاداش
اینکه دادن پاداش به یادگیری کمک میکند، در واقع نشات گرفته از تئوری شرطی شدن فعال است. اگر شما به یک پاسخ مناسب پاداش دهید، فرد یادگیرنده سعی میکند تا آن رفتار را تکرار کند. این پاداشها میتواند به صورت کلامی باشد و یا اینکه حتی با یک لبخند زدن به مراجع و کف زدن برای او انجام بپذیرد.
5. آموزش و کاردرمانی؛ فیدبک مناسب در زمان مناسب
اگر کاردرمانگر فیدبکهای لازم را به مراجع بدهد، یادگیری بهتر اتفاق میافتد. فیدبک اطلاعاتی درباره نحوه انجام فعالیتی است که مراجع انجام میدهد. اگر فیدبک مثبت باشد، مراجع سعی میکند تا با روش قبلی، باز هم اطلاعات یاد گرفته شده را باز پس دهد. اگر فیدبک منفی باشد، مراجع سعی میکند تا پاسخ را اصلاح کند.
چرا کاردرمانگر تکنیکهای درمانی را به من یاد نمیدهد؟
یکی از شایعترین سوالاتی که پرسیده میشود، این است که چرا کاردرمانگر تکنیکهای درمانی را به خانوادهها آموزش نمیدهد. پاسخ بسیار واضح است؛ چرا که کاردرمانگر با دانش کافی خود و صلاحیت اجرای این تکنیکها، سعی میکند از روشی استفاده کند که برای مراجع کارساز و مفید باشد. این تکنیکها به گونهای نیست که بتوان از یک تکنیک واحد برای هر فرد استفاده کرد.
- در کنار استفاده از تکنیک، بسیاری دیگر از عوامل وجود دارد که یک کادرمانگر در طی یک جلسه به آنها دقت میکند در حالی یک فرد عادی نمیتواند این فاکتورها را در نظر بگیرد.
- علت دیگر این است که تمامی تکنیکهای مورد استفاده توسط یک کاردرمانگر، پایه و اساس علمی دارد و کاردرمانگر میداند که دقیقا چه کاری انجام میدهد، در حالی که یک فرد عادی به اهمیت تکنیک مورد استفاده نمیتواند پی ببرد و ممکن است به شیوه نادرستی از آن استفاده کند و مشکل فرزند خود را دو چندان کند.
- البته در برخی موارد، همان طور که در بالا اشاره شد، کاردرمانگر سعی میکند تا مطالبی را به خانواده مراجع آموزش دهد.
آیا کاردرمانگر می تواند مهارتهای ریاضی را به کودک آموزش دهد؟
یکی از کیسهای شایع که به کاردرمانی ارجاع داده میشود، افراد با اختلال یادگیری هستند. ما سه نوع اختلال یادگیری داریم. اختلال در خواندن، اختلال در نوشتن و اختلال ریاضی. اصولا خانوادهها زمانی از این اختلال آگاه میشوند که کودک به مدرسه رفته است و در درس خود به مشکل برخورده است.
نحوه تشخیص کاردرمانگر خوب؛ بهترین یاری دهنده کودکان
باید دقت کنید که کاردرمانگر مانند یک معلم کمکی برای این کودکان نیست، بلکه با ارزیابی خود سعی میکند به این موضوع پی ببرد که چه چیزی باعت اختلال خواندن در فرد شده است و بعد از پی بردن به این موضوع، با کمک تکنیکهای درمانی در صدد رفع معضل برمیآید. پس نباید این انتظار را داشته باشیم که کاردرمانگر بخواهد کتاب درسی را با کودک تمرین کند و یا به عنوان یک معلم به وی آموزش دهد.