اختلال خوردن | 6 نوع رایج آن در کودکان و نوجوانان و درمان آن
اختلالات خوردن طیفی از شرایط روانی است که باعث ایجاد عادات ناسالم غذایی میشود. اختلالات خوردن ممکن است با وسواس در مورد نوع غذا، وزن و شکل بدن و ... شروع شود.

متاسفانه امروزه ترجیحات فرهنگی و رسانهای علل شایع اختلالات خوردن است. از آنجا که ما دائما در معرض تبلیغات رسانهای هستیم، پیروی از استانداردهایی که دائما تبلیغ میشود، الگوبرداری از مدلها و سلبریتیهای لاغر اندام، همگی نوجوانان و جوانان ما را به سمت خود کشاندهاست. کمالگرایی، کمبود اعتماد به نفس و سایر ویژگیهای شخصیتی چون حسادت، رقابت و... همگی میتواند ریشه ایجاد اختلال خوردن در کودکان و نوجوانان باشد. نکته اصلی در درمان افراد مبتلا، علاوه بر دارو درمانی، روان درمانی و مشاوره است تا بتوان با رفع اختلالات روانشناختی، از بروز آن جلوگیری کنیم.
اختلال خوردن (Eating Disorder) چیست؟
اختلال خوردن (Eating Disorder) طیفی از شرایط روانی هستند که منجر به ایجاد عادات ناسالم غذایی میشود. علائمی همچون وسواس در میزان وعده غذایی، تمایل شدید به لاغری و عدم رضایت از فرم بدن، علامتهای اولیه محسوب میشوند. در موارد شدید میتواند منجر به مشکلات گوارشی شود و عواقب جدی آن سلامت فرد را براحتی به خطر میاندازد و در مواردی، حتیمیتواند باعث مرگ شود. اختلال خوردن یکی از کشندهترین بیماریهای روانی است و پس مرگ بر اثر استفاده از مواد مخدر، رتبه دوم را دارد و ممکن است هر فردی با هر جنستیتی را درگیر کند. لازم بذکر است که بیشتر افراد به هیچ وجه اختلال خود را گزارش نمیکنند.
علائم اختلالات خوردن چیست؟
هر کدام از انواع اختلال خوردن میتواند علائم مجزایی داشته باشد؛ اما بطور کلی در هر اختلال، بیمار تمرکز شدید بر مسائل مربوط به غذا و خوردن داشته و یا در برخی افراد تمرکز شدید بر روی وزن است. تمرکز زیاد بر خوردن و میزان وزن، میتواند شرایط زندگی و پرداختن به سایر جنبههای زندگی فرد را سخت تر کند. اختلالات خوردن شامل دو دسته علائم رفتاری و علائم فیزیکی است که به تفکیک مواردی از آنها را ذکر میکنیم.
علائم رفتاری
علائم رفتاری و ذهنی بیشتر به طرز فکر و چارچوبهای ذهنی فرد مربوط میشود. اینکه الگوی ذهنی فرد چیست و مطابق با چه منطق و سلیقهای پیش میرود، تعیین میکند که در رژیم غذایی خود دست برده و آن را به شکل ناسالمی تغییر دهند. تبدیل این تغییر غذایی به یک عادت غذایی در دراز مدت منجر به مشکلات جدی فیزیکی و روانی میشود. برخی از علائم رفتاری شامل موارد زیر است.
- کاهش وزن شدید
- نگرانی درمورد غذا خوردن در جمع
- آوردن بهانههای مختلف برای اجتناب از صرف غذا
- ترس شدید از افزایش وزن و چاق شدن
- کاهش شدید میزان غذای مصرفی
- امتناع از خوردن برخی غذاها
- انکار احساس گرسنگی
- اندازه گیری مکرر وزن
- بیش از حد ورزش کردن
- پختن غذا برای دیگران بدون غذا خوردن
- از دست دادن دوران قاعدگی در خانمها
- داشتن الگوهای پرخوری و به دنبال آن پاکسازی
علائم فیزیکی
علائم فیزیکی بدنبال علائم رفتاری و الگوهای ذهنی بوجود میآیند. مسلما پیروی از علائم رفتاری گفته شده در بالا، میتواند مشکلات فیزیکی جدیای را برای فرد ایجاد کند. بطور مثال: انواع مشکلات گوارشی، کبد و کلیه و مغز و... همچنین مصرف مواد مخدر و داروهایی که باعث کاهش وزن میشود، عوارض فیزیکی جبران ناپذیر را بر جای خواهد گذاشت. برخی از علائم فیزیکی شامل:
- انواع مشکلات گوارشی
- کاهش توجه و تمرکز
- نتایج غیرمعمول آزمایشگاهی مانند: کم خونی، سطوح پایین هورمون وتیروئید، ضربان قلب آهسته
- سرگیجه
- غش کردن
- داشتن احساس سرما
- اختلالات خواب
- بی نظمیهای قاعدگی
- داشتن پوس خشک
- ناخنهای خشک و نازک
- نازک شدن موها
- ضعف عضلانی
- پوکی استخوان
- کاهش عملکرد سیستم ایمنی
- کاهش سرعت بهبود زخم
علل ابتلا به اختلا خوردن
کارشناسان معتقدند علل مختلفی میتواند در ابتلا نقش داشته باشد. یکی از این علل ژنتیک است. وجود سابقه خانوادگی میتواند احتمال ابتلا را در فرزندان بعدی افزایش دهد. ویژگیهای شخصیتی عامل دیگر است. طبق تحقیقات سه ویژگی شخصیتیِ روان رنجوری، کمالگرایی و تکانشگری اغلب با اختلال خوردن مرتبط هستند. عوامل دیگری همچون ترجیحات فرهنگی، قرار گیری در معرض تبلیغات رسانهای و تفاوت در ساختار مغز و زیست شناسی نیز میتواند در ابتلا به این اختلال موثر باشند.
انواع اختلالات خوردن
اختلالات خوردن انواعی دارد که در این مقاله به 6 نوع رایج آن میپردازیم. توجه داشته باشید هر کدام دارای علائم و خصوصیات منحصر به فردی هستند. انواع آن بر اساس سن ابتلا که معمولا نوجوانی و جوانی است، جنسیت و علائم رفتاری خاص خود تقسیم بندی میشود. اما در همه انواع آن، یا تمرکز افراد بر روی غذا و خوردن است، یا کنترل و کاهش وزن.
بی اشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa)
بی اشتهایی عصبی شناخته شده ترین اختلال خوردن است. این نوع، از دوران نوجوانی و جوانی شروع شده و زنان را بیشتر از مردان درگیر میکند. افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی بشدت تمایل به کاهش و کنترل وزن خود دارند و درمواردی که بطور خطرناکی وزنشان کاهش یافته، میزان و نوع غذای خود را بسیار محدود میکنند. در موارد شدید بی اشتهایی میتواند منجر به نارسایی کلیه، کبد و مغز شود. البته باید توجه داشته باشید که وزن، تنها معیار تشخیص بی اشتهایی عصبی نیست. برخی از علائم بی اشتهایی عصبی شامل موارد زیر است:
- رژیم غذایی بسیار محدود
- ترس شدید از افزایش وزن و رفتارهای مداوم کنترل وزن
- تلاش زیاد برای لاغری
- تصور غلط از بدن خود مانند انکار کمبود وزن
- علائم وسواس اجباری
پرخوری عصبی (Bulimia Nervosa)
پرخوری عصبی نوع شناخته شدهای است که در آن فرد پس از خوری، شروع به پاکسازی میکند. به این معنی که بخاطر ترس از افزایش وزن، بطور عمدی استفراغ میکند. این نوع از اختلال خوردن نیز از سن نوجوانی و اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زنان شایع تر از مردان است. افراد مبتلا به بولیمیا اغلب، در یک دوره زمانی خاص مقادیر زیادی غذا مصرف میکنند. در هر بار پرخوری فرد تا جایی غذا میخورد که احساس درد کند.
در طی پرخوری فرد احساس میکند که نمیتواند میزان غذا خوردن خود را کنترل کند. رفتارهای رایج در افراد مبتلا به بولیمیا، برای جبران پرخوری شامل استفراغ عمدی، روزه داری و ورزش زیاد است. در این نوع، افراد معمولا وزن معمولی خود را حفظ میکنند اما سطح الکترولیتها مانند سدیم و پتاسیم و کلسیم در بدن آنها نامتعادل شده و این امر میتواند منجر به حمله قلبی و سکته مغزی شود. در ادامه برخی از علائم بولیمیا ذکر شدهاست.
- دورههای مکرر پرخوری با احساس عدم کنترل این وضعیت
- اپیزودهای مکرر رفتارهای پاکسازی نامناسب برای جلوگیری از افزایش وزن
- ترس از افزایش وزن با وجود داشتن وزن معمولی
اختلال پرخوری (Bing eating Disorder)
اختلال پرخوری از سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی شروع میشود. در این نوع، ممکن است افراد برخی از علائم بی اشتهایی عصبی را داشته باشند. این افراد برخلاف مبتلایان به بولیمیا، پاکسازی بعد از پرخوری را انجام نمیدهند. افراد مبتلا به پرخوری ممکن است بدون کنترل، مواد غذایی زیادی را مصرف کنند ولی انتخابهای غلط غذایی ممکن است باعث بروز عوارضی مانند سکته قلبی و مغزی و دیابت نوع 2 شود. علائم اختلال پرخوری شامل موارد زیر است.
- خوردن مقادیر زیادی غذا بسرعت و مخفیانه
- احساس عدم کنترل در طول دورههای پرخوری
- احساس ناراحتی، شرم یا گناه بخاطر رفتارهای پرخوری
- عدم استفاده از رفتارهای پاکسازی مانند استفراغ و ورزش زیاد
اختلال پیکا (Pica)
پیکا نوعی اختلال خوردن است که شامل خوردن چیزهایی است که مواد غذایی محسوب نمیشوند و ارزش غذایی ندارند. افراد مبتلا به پیکا میل به خوردن یخ، خاک، گچ، صابون، کاغذ، پارچه، پشم و... دارند. پیکا میتواند در بزرگسالان و کودکان دیده شود ولی بیشتر در افرادی دیده میشود که دچار ناتوانیهای ذهنی، اختلالات رشدی مانند اوتیسم و اختلالات روانی مانند اسکیزوفرنی هستند.
این نوع، میتواند خطر ابتلا به مسمومیت، عفونت، آسیبهای روده و کمبود تغذیهای را افزایش دهد. با این حال برای اینکه این بیماری بعنوان پیکا تشخیص داده شود نباید این رفتارها بخشی از فرهنگ یا مذهب فرد باشد یا توسط همسالان شخص رفتار قابل قبولی تلقی شود.
اختلال نشخوار (Rumination Disorder)
اختلال نشخوار یکی دیگر از اختلالت خوردن است که به تازگی شناخته شدهاست. این نوع از اختلالات خوردن وضعیتی را توصیف میکند که فرد غذایی را که قبلا بلعیده است را دوباره پس میدهد، میجود و دوباره میبلعد یا تف میکند. این نشخوار معمولا در 30 دقیقه اول پس از غذا خوردن رخ میدهد. این اختلال میتواند در دوران نوزادی، کودکی یا بزرگسالی ایجاد شود. در نوزادان از 3 تا 12 ماهگی این رفتار ایجاد میشود و خودبه خود از بین میرود اما در بزرگسالان نیاز به درمان دارد.
اختلال اجتنابی در مصرف غذا (Avoidant food intake Disorder)
این نام جایگزین یک اختلال قدیمی به نام اختلال تغذیه در دوران نوزادی و کودکی است که قبلا در کودکان زیر 7 سال تشخیص داده میشد. افراد مبتلا بدلیل عدم علاقه و بیزاری از برخی بوها، طعمها، رنگ، بافت و دمای خاص خوراکیها، دچار اختلال در غذا خوردن میشوند. این اختلال بیشتر در کودکان شایع است و در صورت عدم درمان میتواند باعث سوء تغذیه و کاهش وزن شود.
چگونه اختلالات خوردن را تشخیص دهیم؟
شناخت اختلالات خوردن و درمان هر چه سریعتر آنها میتواند از عارضههای خطرناک و جدی جلوگیری کند. اگر در بین اطرافیان یا کودکتان این رفتارها را دیدید، سریعا برای کمک به آنها اقدام کنید. البته باید توجه داشته باشید که افراد مبتلا، لزوما همه علائم را ندارند. ما در این بخش برخی از علائمی که برای تشخیص به شما کمک میکند را مجددا معرفی کردهایم.
- رفتار و نشانههایی که نشان میدهد کاهش وزن، رژیم غذایی و کنترل غذا دغدغه اصلی فرد شدهاست
- امتناع از خوردن برخی غذاها
- ناراحتی از غذا خوردن کنار دیگران
- نادیده گرفتن وعدههای غذایی
- رژیمهای مکرر یا رژیمهای مد روز
- نگرانی دائم از اندازه و شکل و فرم بدن
- نوسانات خلقی شدید
- چک کردن مکرر خود جلوی آینه برای نقصهای ظاهری
درمان اختلالات خوردن
افراد مبتلا معمولا مقاومت زیادی نسبت به درمان دارند و اغلب علائم خود را مخفی میکنند. از آنجا که این اختلالات، ریشه روانشناختی دارند، افراد مبتلا برای درمان به حمایت زیادی نیاز دارند. تشویق این افراد میتواند بهبود را سرعت بخشد و همکاری آنها را درطول دوره درمان افزایش دهد. اختلالات خوردن دوره درمانی طولانی مدتی دارد و فرد ممکن است به صورت دورهای به انجام رفتارهای گذشته بازگردد؛ به همین خاطر بودن یک همراه و مشوقِ صبور، برای ادامه دادن به درمان، الزامی است. درمان برای هر فرد منحصر به فرد است و ممکن است شامل یک یا چند مورد از راهکارهای درمانی باشد.
روان درمانی فردی، گروهی یا خانوادگی
روان درمانی، از یک تکنیک شناخته شده به نام CBT استفاده میکند و از این طریق رفتارها و الگوهای فکری غلط را شناسایی و سپس با آگاهی بخشی به بیمار و خانواده در جهت حذف و کاهش این رفتارها است. پس از آن درمانگر مربوطه سعی میکند رفتارهای مناسب را جایگزین رفتارهای مخربی مانند اختلالات خوردن، کند.
دارودرمانی
پزشک متخصص ممکن است از طریق تجویز داروهای ضد افسردگی، ضد روانپریشی و تثبیت کنندههای خلق، به افراد مبتلا برای بهبودی هر چه سریعتر کمک کند. احتمال ابتلا به سایر اختلالات مانند اضطراب و افسردگی و... در افراد مبتلا وجود دارد. پس پزشک متخصص به این عوارض نیز توجه دارد و سعی میکند داروهایی برای کنترل اختلالات احتمالی نیز، تجویز کند.
مشاوره تغذیه
یک متخصص تغذیه مشاوره لازم برای داشتن یک تغذیه مناسب و عادات و الگوهای غذایی درست در اختیار فرد و مراقبین وی قرار میدهد. همچنین با محاسبه شاخص توده بدنی فرد مبتلا، سعی میکند با مدیریت یک برنامه غذایی صحیح وزن بیمار را نیز، کنترل کند. تحقیقات نشان دادهاست که بکار گرفتن همزمان روان درمانی و مشاوره تغذیه، اثر بخشی بالایی برای درمان مبتلایان به اختلال خوردن، داشته است.
کاردرمانی راهکاری موثر برای درمان کودکان مبتلا به اختلال خوردن
کودکانی که برای اختلالات جسمی و ذهنی به کاردرمانی ارجاع داهمیشوند. توسط کاردرمانگران بطور کامل ارزیابی میشوند. معمولا با گزارشی که الدین یا مراقبین کودک میدهند، کاردرمانگر متوجه سایر اختلالات نیز میشود. تشخیص اختلالات خوردن، توسط کاردرمانگری که در حوزه کودکان فعالیت دارد میتواند در درمان زود هنگام و مهار عارضههای اختلالات خوردن، به شما کمک کند. پس، گرفتن مشاوره صحیح و راهنماییهای لازم برای مراجعه به متخصص مناسب، توسط یک کاردرمانگر نیز، انجام میشود.