کاردرمانی در اختلالات نورولوژی | راهنمای کاردرمانی در اختلالات نورولوژیک
یکی از حیطههای اصلی کاردرمانی، اختلالات نورولوژیک است. کاردرمانی در این حیطه به درمان بیماریهایی از قبیل سکته مغزی، ام اس، پارکینسون، ضایعه نخاعی، آتاکسی

در اختلالات نورولوژیک سلولهای عصبی آسیب دیده و به همین دلیل این پروسه دچار اختلال میشود. بسته به اینکه کدام بخش از دستگاه عصبی دچار مشکل شده و اینکه آسیب به چه صورت باشد، بیماری مختلفی بروز میکند. علت ایجاد اختلالات نورولوژیک بسیار متفاوت است اما برخی از عوامل را میتوان در سبک زندگی، عوامل ژنتیکی، آسیبهای فیزیکی، تأثیرات محیطی و... جستجو کرد. در ادامه به بررسی بیماریهای مختلف و نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی میپردازیم.
معرفی بیماریهای نورولوژیک و نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
به بیماریهایی که در آنها، اختلال در بخشی از مغز یا سیستم عصبی ایجاد شده و فرد را دچار علائم جسمی و روانی میکند، بیماریهای نورولوژیک میگویند. همانطور که میدانیم مغز ما یک سیستم عصبی بسیار گسترده است که از سلولهای عصبی زیادی تشکیل شده است. سلولهای عصبی که نورون نام دارند، اطلاعات حسی را از تمامی بخشهای بدن گرفته و به مغز میآورند و همچنین اطلاعات و پاسخها توسط مغز صادر شده و به وسیله نورونها به مناطق مختلف بدن انتقال داده میشود. در ادامه به انواع اختلالات نورلوژیکی و نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی پرداختهایم.
سکته مغزی یا CVA؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
یکی از مهمترین و شایعترین اختلالات نورولوژی، سکته مغزی یا CVA است که در آن به دلایل مختلف، خونرسانی در بخشی از مغز مختل شده و بسته به اینکه کدام بخش مغز درگیر شده باشد، علائم متفاوتی بروز میکند. همانطور که میدانیم تمامی سلولهای بدن برای ادامه زندگی خود به اکسیژن نیاز دارد و این اکسیژن از طریق رگهای خونی به آنها میرسد. همچنین رگهای خونی مواد معدنی و مغذی را برای سلولها فراهم میکند.
در صورتی که خونرسانی به بخشی از بدن مختل شود، اکسیژن و مواد حیاتی به سلول نرسیده و ممکن است سلولها آسیب دیده و یا حتی از بین بروند. در سکته مغزی معمولا بعد از آسیب، یک طرف بدن دچار اختلال حرکتی میشود که به آن همی پلژی میگویند.
البته بسته به شدت و محل درگیری، ممکن است فرد دچار مشکلات حسی در نیمه درگیر شده و همچنین از لحاظ شناختی و ادراکی نیز درگیر شود. سکته مغزی انواع مختلفی دارد که هرکدام ممکن است علائم متفاوتی داشته باشد. شایعترین مدل سکته مغزی ایسکمیک بوده که معمولا به دلیل ایجاد یک لخته خون در رگهای مغز رخ داده و باعث آسیب بخشی از مغز میشود. نوع دیگر سکته مغزی هموراژیک نام دارد که در آن یکی از عروق مغزی دچار پارگی شده و خونریزی در بخشی از مغز روی میدهد. برخی از علائم سکته مغزی شامل ضعف یا فلج اندامها در یک نیمه بدن، اختلال در تکلم، مشکلات راه رفتن، اختلالات بینایی و... است.
حتما بخوانید : کاردرمانی چگونه به بیماران نورولوژیک کمک میکند؟
معمولا افرادی که فشار خون بالا دارند بیشتر در خطر سکته مغزی قرار دارند همچنین از جمله سایر ریسک فاکتورها میتوان بیماریهای قلبی عروقی، کلسترول خون بالا، دیابت، مصرف دخانیات، چاقی و... را نام برد. برای بسیاری از افراد ممکن است سوال باشد که آیا افرادی که دچار سکته مغزی شدهاند، درمان میشوند و قابلیت برگشت به زندگی عادی خود را دارند یا خیر.
یکی از تواناییهای فوق العاده مغز، نوروپلاستیسیتی یا انعطاف پذیری آن است که در صورت عدم فعالیت یا اختلال برخی از سلولهای مغز، برخی دیگر از سلولها میتوانند وظیفه آنها را بر عهده بگیرند.
نقش کاردرمانی برای سکته مغزی؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
بسیاری از افرادی که دچاز سکته مغزی میشوند پس از ترخیص از بیمارستان به کاردرمانی ارجاع میشوند. البته در بیمارستان نیز کاردرمانگر، وظایف مهمی را بر عهده دارد که از جمله آنها میتوان به وضعیت دهی صحیح بیمار برای جلوگیری از زخم بستر و در رفتگی مفاصل و... اشاره کرد. در همین مرحله کاردرمانگر برخی از نکات لازم را برای بهبودی بیمار به خانواده او آموزش میدهد.
پس از اینکه اندام فرد از فاز فلسید خارج میشود، سینرژیهای فلکسوری یا اکستنسوری بروز میکند و تون برخی از عضلات در اندام تحتانی و فوقانی بالا میرود. به این ترتیب در این مرحله کاردرمانگر تون غیرطبیعی عضلات را نرمال کرده و با استفاده از رفلکسهای اولیه سعی میکند حرکات را در اندامهای درگیر بازیابی کند.
به این ترتیب با استفاده از مداخلات کاردرمانی در اختلالات نورولوژی، اندامهای فرد از حالت کاملا بی حرکت فاصله گرفته و حرکت آنها به مرور بازیابی میشود. در برخی موارد ممکن است از وسایل کمکی برای بهبودی بیماران استفاده شود. افرادی که دچار سکته مغزی شدهاند از شغل و کارهای روزمره خود فاصله گرفته و به صورت مستقل قادر به انجام آنها نمیباشند.
کاردرمانگر سعی میکند با انجام مداخلات در سریعترین زمان ممکن بیماران را درمان کرده و به افزایش استقلال آنها در انجام کارهای روزمره کمک میکند. همچنین کاردرمانگر با بررسی محدودیتهای بیمار و همچنین موانع شغلی او، به فرد کمک میکند تا به شغل خود بازگردد.
تفاوت سکته مغزی سمت چپ و راست
همانطور که میدانیم مغز، یک سیستم عصبی بسیار پیچیده است که هر کدام از بخشهای آن، مسئول کار خاصی بوده و عملکردهای خاصی را سازماندهی میکند. مغز انسان به دو نیمکره راست و چپ تقسیم شدهاست؛ نیمکره راست، عملکردهای حرکتی سمت چپ بدن و نیمکره چپ، علمکردهای حرکتی سمت راست بدن را کنترل میکند.
در مورد سکته مغزی اشاره کردیم که به دلایلی مانند وجود لخته خون در رگهای خونی یا پارگی و خونریزی، بخشی از مغز درگیر شده و عملکردهای آن بخش مختل میشود. نیمکره چپ مغز انسان بیشتر در مورد مهارتهایی مانند ریاضی و محاسبات، زبان و منطق و استدلال تخصص یافته و نیمکره راست مغز انسان در خلاقیت و مهارتهای ادراکی مانند موسیقی، فیلم، نقاشی و همچنین خیال پردازی فعالتر است.
حال اگر آسیبی که منجر به سکته مغزی میشود در نیمکره راست رخ بدهد، عملکردهای سمت چپ بدن دچار اختلال میشود و برعکس. عوارضی که در یک سمت بدن رخ میدهد ممکن است شامل فلج اندامها، اختلال حسی، مشکلات بینایی و.. باشد. مشکلاتی که بعد از سکته مغزی برای افراد به وجود میآید، بر اساس اینکه درگیر در کدام سمت باشد متفاوت بوده و فرد ممکن است علائم متفاوتی را تجربه کند.
البته گفته میشود که سکته مغزی در نیمکره چپ مغز بیشتر اتفاق افتاده و معمولا علائم شدیدتری را نسبت به آسیب نیمکره راست به خود اختصاص میدهد.
بیماری ام اس (MS)؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
یکی از رایجترین بیماریهای نورولوژی که امروزه بسیار درباره آن میشنویم، بیماری MS یا مالتیپل اسکلروزیس است که به عنوان یک بیماری پیشرونده سیستم عصبی شناخته میشود. در واقع ام اس یک بیماری است که در آن سیستم ایمنی بدن به برخی از سلولهای عصبی بدن حمله میکند.
در این نوع از بیماریها که خود ایمنی نام دارند دستگاه ایمنی به اشتباه برخی از سلولهای بدن فرد را به عنوان دشمن تشخیص داده و به آنها حمله میکند. در MS لایه محافظتی که سلولهای عصبی (نورونها) را محافظت و تغذیه میکند مورد حمله قرار میگیرد. این لایه که غلاف میلین نام دارد علاوه بر نقش محافظتی و تغذیه کنندهای که برای سلولهای عصبی دارد، در تسریع انتقال پیامهای عصبی نیز نقش مهمی را عهدهدار است.
تاکنون مشخص نشده که چه سازوکارهایی در بدن انجام میشود که در نتیجه آن، این لایه مورد حمله قرار میگیرد اما در مورد علت ابتلا به بیماری ام اس، برخی فاکتورها مانند عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی، کمبود ویتامین D و... شناسایی شده است. باید به این نکته اشاره کرد که بیماری ام اس ژنتیکی نیست به این معنی که فرد مبتلا به MS ممکن است فرزندان سالمی داشته باشد اما احتمال ابتلای این فرزندان به ام اس از سایر افراد جامعه بیشتر است.
در اینجا باید به تأثیر عوامل محیطی مانند استعمال دخانیات، چاقی و... در ابتلا به بیماری MS اشاره کنیم؛ زیرا بسیاری از افراد در جامعه بدون اینکه استعداد ژنتیکی داشته باشند، به این بیماری مبتلا شدهاند. افرادی که به ام اس یا مالتیپل اسکلروزیس مبتلا میشوند از علائمی مانند کاهش بینایی و تاری دید، بی حسی یا ضعف در اندامها، لرزش و ناهماهنگی حرکات، اختلال راه رفتن و.. رنج میبرند.
این بیماران معمولا در ابتدا علائمی خفیفی داشته و به مرور، علائم در آنها شدت میگیرد و ممکن است جنبههای مختلفی از زندگی آنها را درگیر کرده و ناتوانی آنها بسیار افزایش یابد. معمولا بیماری ام اس کشنده به حساب نمیآید و این افراد به طور متوسط بین 25 تا 30 سال بعد از ابتلا به این بیماری به زندگی خود ادامه میدهند.
افراد مبتلا به ام اس معمولا در اثر تشدید عوارض این بیماری دچار مرگ میشوند که از جمله این عوارض میتوان بیماریهای قلبی عروقی، اختلالات تنفسی، اختلال در گردش خون و... را نام برد.
کاردرمانی برای ام اس (MS)؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
به طور کلی درمان اختصاصی و قطعی برای این بیماری هنوز شناخته نشده است. اما متخصصین علاوه بر داروهایی که سرعت پیشرفت این بیماری را کاهش میدهند، درمانهای توانبخشی مانند کاردرمانی و فیزیوتراپی را پیشنهاد میکنند. درمانهای توانبخشی نمیتوانند بیماری ام اس را به طور قطعی درمان کنند اما سعی میشود علائمی که این بیماری برای فرد ایجاد کرده است را بهبود بخشند.
کاردرمانی در اختلالات نورولوژی، با رویکردهایی که دارد مشکلات زندگی این بیماران را شناسایی کرده و با رفع محدودیتها سعی میکند این مشکلات را از زندگی افراد حذف کرده و افراد به زندگی عادی خود بازگردند.
کاردرمانی بیشتر بر روی علائم و ناتوانیهای جسمی افراد مانند ناتوانی در راه رفتن، ضعف و اسپاسم عضلات و... کار کرده و از این طریق علائم افراد را بهبود میبخشد.
کاردرمانی در اختلالات نورولوژی سعی میکند افراد مبتلا به ام اس در فعالیتهایی مانند دوش گرفتن، آشپزی، لباس پوشیدن و... به خود متکی بوده و در برخی موارد با تجویز وسایل کمکی مانند عصا و واکر توانایی های افراد را برای بازگشت به شغل و حرفه خود افزایش دهد.
پارکینسون (Parkinson)؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
یکی دیگر از انواع بیماریهای پیشرونده، پارکینسون بوده که معمولا از 50 سالگی علائم آن شروع میشود. پارکینسون برخی حرکات غیرارادی مانند لرزش، سفتی و عدم هماهنگی را به وجود میآورد. معمولا علائم این بیماری از 50 سالگی شروع شده و به تدریج گسترش مییابد و زندگی فرد را بیشتر از پیش دچار مشکل میکند.
برخی دیگر از مشکلاتی که ممکن است پارکینسون برای بیمار ایجاد کند، میتوان به اختلال خواب، مشکلات ذهنی، رفتاری و... اشاره کرد. علت اصلی بیماری پارکینسون و علائم آن را میتوان در کاهش تولید دوپامین توسط سلولهای عصبی جستجو کرد. این بیماران علائم حرکتی و غیر حرکتی متفاوتی را تجربه میکنند.
برخی از منابع بیان میکنند که پارکینسون یک بیماری ارثی بوده اما در برخی دیگر از مطالعات ارثی بودن آن رد شده اما به این نکته اشاره میکنند که فرزندان افراد مبتلا به پارکینسون احتمال بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند.
علاوه بر تأثیری که ژنتیک در افزایش احتمال ابتلا به پارکینسون دارد، برخی دیگر از عوامل مانند سبک زندگی، سن و جنسیت، قرارگیری در معرض سموم و... بر ابتلای به آن تأثیر میگذارند. از علائم اصلی بیماری پارکینسون میتوان به لرزش در اندامها، سفتی عضلات، حالت ماسک چهره، مشکلات بلع و... اشاره کرد. تشخیص بیماری پارکینسون توسط پزشک متخصص و با انجام معاینات بالینی و بررسی تصاویر مغز فرد صورت میگیرد.
کاردرمانی برای پارکینسون؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
در مورد بیماری پارکینسون باید به این مسئله توجه کرد که پارکینسون درمان قطعی نداشته و درمانهای دارویی معمولا علائم بیماری را کاهش میدهند. درمانهایی که برای پارکینسون پیشنهاد میشود شامل دارو درمانی، کاردرمانی و... است. همانطور که اشاره کردیم داروهای رایج برای پارکینسون از طریق افزایش سطح دوپامین و تسهیل انتقال پیامهای عصبی باعث کاهش علائم این بیماری میشوند.
اما برای درمان پارکینسون مصرف دارو کافی نبوده و حتما باید درمانهای توانبخشی نیز برای بیماران در نظر گرفته شود. یکی از بهترین درمانهای توانبخشی برای پارکینسون کاردرمانی است که با ارزیابی و تشخیص مشکلات اساسی بیمار برای درمان او برنامه ریزی میکند.
مشکلات جسمی در افراد مبتلا به پارکینسون از مشکلات اصلی بوده که زندگی روزمره فرد را با مشکلات عدیدهای مواجه میکند. کاردرمانی بر حل مشکلات عضلانی این بیماران تأکید کرده و سعی میکند از پیشرفت این مشکلات در زندگی روزمره فرد جلوگیری میکنند. معمولا افراد مبتلا به پارکینسون در صورتی که از درمانهایی مانند کاردرمانی بهره نگیرند، پس از پیشرفت بیماری تواناییهای حرکتی خود را از دست میدهند.
به طور مثال در هنگام راه رفتن دچار بهم خوردن تعادل شده و زمین میخورند که در کاردرمانی برای جلوگیری از آن برای فرد تمرینات تعادلی بخصوصی طراحی میشود. یکی از مشکلات عمده این بیماران خستگی است به این معنی که این افراد پس از انجام مدت بسیار کمی فعالیت دچار خستگی شده و از ادامه آن ناتوان میشوند.
کاردرمانی در اختلالات نورولوژی برای این مشکل بیماران پارکینسون راه حلهایی دارد که معمولا به صورت جلساتی تحت عنوان جلسات مدیریت خستگی به این افراد آموزش داده میشود.
فلج کلامپکه یا (Klumpke Palsy)؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
یکی از شبکههای عصبی بسیار مهم در بدن ما، شبکه عصبی بازویی است که در برخی موارد به دلایل مختلف فلج میشود که یکی از انواع آن فلج کلامپکه است. در این نوع فلج عصبی عضلات ناحیه ساعد، مچ و دست تحت تأثیر قرار گرفته و مشکلاتی را برای افراد به وجود میآورد. فلج کلامپکه میتواند در هر سنی به وقوع بپویندد اما بیشتر این مشکل در هنگام زایمان و به دلیل کشیدگی در ناحیه شانه و بازو اتفاق میافتد.
آسیبهایی که ممکن است منجر به ایجاد فلج کلامپکه شود شامل پارگی، کشیدگی، جداشدگی و نورما است. شبکه بازویی به تمامی اندام فوقانی عصبدهی میکند و مسئول ایجاد حس و حرکت در این ناحیه است. آسیب شبکه بازویی و فلج کلامپکه ممکن است به دلیل ضربه، تروما، تومور و التهاب در ناحیه شانه ایجاد شود.
همانطور که گفتیم فلج کلامپکه بیشتر در هنگام زایمان رخ میدهد و برخی از عواملی که میتواند منجر به این عارضه شود شامل نوزادان بزرگ با وزن زیاد، دیابت مادر به هنگام بارداری، متولد شدن نوزاد از ناحیه پا، چرخش گردن نوزاد در رحم، زایمان طولانی مدت و... است. فلج کلامپکه یا Klumpke Palsy به دلیل آسیب بخش تحتانی شبکه بازویی بوده که برخی علائم آن حالت خمیده در مچ و انگشتان، ضعف عضلات ساعد و مچ، بی حسی در ناحیه ساعد، کاهش قدرت عضلات دست و آتروفی و تحلیل رفتن عضلات و... است.
این بیماری ممکن است با فلج ارب اشتباه شود که از جمله تفاوتهای آنها میتوان به این نکته اشاره کرد که محلهای آسیب در شبکه بازویی متفاوت بوده و همچنین فلج ارب شایعتر از فلج کلامپکه است.
کاردرمانی برای فلج کلامپکه؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
به دلیل اینکه بیشتر افراد مبتلا به فلج کلامپکه در نوزادی درگیر این مشکل میشوند، درمان این بیماری را در همین مقطع بررسی می کنیم. درمان این آسیب در نوزادان تا حدود زیادی به شدت و میزان آسیب دیدگی بستگی دارد که اکثرا به نوع خفیف آن مبتلا شده و معمولا تا حدود 6 ماهگی درمان میشوند. البته در صورتی که آسیب وارد شده به شبکه عصبی باعث پارگی شده باشد، عمل جراحی پیشنهاد میشود.
کاردرمانی در اختلالات نورولوژی، تمرینات ویژهای برای بیماران درنظر میگیرد که عضلات این ناحیه را فعال کرده و دامنه حرکتی را بهبود میدهد. همچنین با تکنیکهای ویژه بر روی مشکلات حسی فرد کار کرده و در برخی موارد ممکن است با تجویز برخی اسپیلنتهای خاص و وسایل کمکی به درمان و بهبودی این بیماران کمک کند.
فلج ارب زایمانی؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
فلج ارب یکی دیگر از آسیبهای شایع در شبکه عصبی بازویی است که معمولا در هنگام زایمان طبیعی ایجاد میشود. والدین افرادی که دچار این آسیب میشوند، ممکن است متوجه شوند که نوزادشان یکی از دستهای خود را حرکت نمیدهد. شبکه عصبی بازویی مسئول عصبدهی حسی و حرکتی اندام فوقانی است که به این ترتیب آسیب آن باعث اختلال حس و حرکت در دست میشود.
شایعترین نوع فلج شبکه بازویی فلج ارب زایمانی است که بیشتر در هنگام زایمان میدهد البته در برخی موارد بزرگسالان نیز امکان ابتلا به آن را دارند. آسیبهایی مانند کشیدگی و پارگی شبکه شبکه عصبی بازویی در نتیجه عواملی مانند بزرگ بودن جنین، تولد از ناحیه پا، ابتلای بیمار به دیابت، کشیدگی بازو به دلیل چرخش گردن در هنگام زایمان و.. باشد.
از علائمی که در اثر فلج ارب زایمانی بروز میکند شامل، فلج شدن یا ضعف عضلات شانه و بازو و دست، احساس سوزش یا بی حسی در ناحیه دست، جمع شدن دست و انگشتان به سمت پشت است.
کاردرمانی برای فلج ارب زایمانی؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
در صورتی که پارگی در شبکه عصبی بازویی رخ داده باشد، عمل جراحی برای بیمار انجام میشود. اما به طور کلی درمان برای بیماران بستگی به شدت و میزان آسیب شبکه عصبی دارد. در بیشتر مواقع اگر سریع درمانهای توانبخشی برای بیمار انجام شود، نوزاد در ماههای اول زندگی خود بهبود یافته و معمولا تا حدود یک سالگی علائم بهبود مییابد.
کاردرمانی در اختلالات نورولوژی در فلج ارب زایمانی از کوتاهی و ضعف عضلات در ناحیه اندام فوقانی جلوگیری کرده و سعی در راه اندازی حرکات دست نوزاد دارد. با تمرینات ویژه کاردرمانی دامنه حرکتی مفاصل بهبود یافته و همچنین با تجویز برخی اسپیلنتها از ایجاد عوارض ثانویه جلوگیری به عمل میآید.
کره هانتینگتون (Chorea Huntington)؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
بیماری کره هانتینگتون یا HD یک اختلال ژنتیکی نادر بوده که به صورت پیشرونده باعث اختلال در کنترل حرکات ارادی و غیر ارادی میشود. این بیماری بخشهای بسیار مهمی از مغز به نام عقدههای قاعدهای را درگیر میکند و سبب تحلیل رفتن و آتروفی آن میشود. عقدههای قاعدهای مسئولیتهای بسیار مهمی را در مغز ما ایفا میکند که در اثر این بیماری دچار اختلال میشود.
همانطور که گفتیم این بیماری ژنتیکی بوده و یک جهش ژنتیکی یا یک ژن معیوب علت ایجاد آن است. بیماری کره هانتینگتون علائم متفاوتی از جمله علائم حرکتی، روانی و شناختی دارد. این بیماران به صورت غیر ارادی برخی حرکات سریع و نامنظم را از خود نشان میدهند که کره نام داشته و همچنین در راه رفتن دچار مشکل شده و ممکن است در حرف زدن و تکلم نیز به مشکل بر بخورند.
این بیماری را میتوان از طریق آزمایشهای ژنتیک و تصویربرداریهای MRI و CT اسکن تشخیص داد. در روند این بیماری سه مرحله کلی را میتوان در نظر گرفت که در مراحل اول مشکلات خفیفتر بروز کرده و در مرحله سوم به اوج خود رسیده و حرکات ارادی فرد بسیار کاهش یافته و بیشتر فعالیتهای روزمره فرد دچار اختلال میشود.
کاردرمانی برای کره هانتینگتون؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
باید گفت که برای بیماری کره هانتینگتون تاکنون هیچ درمان قطعی پیدا نشده است اما از طریق برخی درمانهای توانبخشی میتوان علائم بیماری را کاهش داده و تشدید علائم را به تأخیر انداخت. کاردرمانی یکی از درمانهای توانبخشی پیشنهاد شده برای بیماری کره هانتینگتون یا HD است که بر روی علائم حرکتی و شناختی افراد تمرکز کرده و باعث افزایش کیفیت زندگی فرد میشود.
در مراحل ابتدایی بیماری که حرکات ظریف در ناحیه انگشتان و دست مانند باز و بسته کردن دکمه، استفاده از قاشق چنگال و... دچار مشکل میشود و تمرکز کاردرمانی در این مرحله بر روی این مهارتها میباشد. در مراحل بعدی که اختلالات حرکتی فرد شدیدتر میشود و ابعاد وسیعتری از زندگی فرد را در برمیگیرد اهمیت کاردرمانی بیشتر مشخص میشود.
در مرحله آخر بیماری که بیشتر فعالیتهای فرد تحت تأثیر قرار میگیرد و فرد توانایی انجام فعالیتهای خود را به صورت مستقل ندارد، کاردرمانگر به خانواده فرد آموزشهای لازم در زمینه مراقبت از بیمار و وضعیتدهی در تخت را آموزش میدهد.
ای ال اس یا ALS؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
یکی دیگر از بیماریهای نادر عصبی پیشرونده ALS است. نام این بیماری ممکن است برای ما آشنا نباشد، اما استیون هاوکینگ یکی از دانشمندان بسیار مطرح جهان است که بر اثر ابتلا به این بیماری از دنیا رفت. ای ال اس یا اسکلروز جانبی آمیوتروفیک در اثر نابودی و زوال نورونهای حرکتی به وجود میآید. میدانیم که نورونهای حرکتی دستورات حرکتی را از مغز ما به سمت اندامها برده و باعث ایجاد حرکات ارادی میشوند.
در صورت نابودی و زوال این نورونها عضلاتی که توسط آنها عصبدهی میشوند دچار دحلیل شده و به مرور وضعیت فرد بدتر میشود. تا کنون علت اصلی ایجاد این بیماری شناخته نشده است اما گفته میشود که عوامل ژنتیکی و محیطی بر ابتلا به این بیماری تأثیر گذار هستند. این بیماری علائم گستردهای دارد که در ابتدا به صورت خفیف در افراد بروز کرده و به مرور علائم گستردهتر شده و بیشتر عضلات فرد فلج میشود.
علائم بیماری ALS ممکن است از اختلال در تکلم و صحبت کردن شروع شده و در نهایت با فلج عضلات تنفسی فرد در معرض مرگ قرار میگیرد.
این بیماری درمان قطعی و بخصوصی ندارد اما کاردرمانی با ارزیابی محل زندگی فرد مشکلات سر راه فرد را تشخیص داده و با تجویز وسایل کمکی و یا ایجاد تغییرات در محیط زندگی فرد، زندگی روزمره را برای بیمار راحتتر میسازد.
ضایعه نخاعی یا آسیب نخاعی (Spinal Cord Injury)؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
ضایعه نخاعی یا (Spinal Cord Injury) یک آسیب در طناب نخاعی است که معمولا به دلیل ضربات سنگین، تصادفات رانندگی، افتادن از ارتفاع و... ایجاد میشود. طناب نخاعی از بصل النخاع و مغز منشا گرفته و از طریق کانالی در ستون فقرات به سمت پایین تا ناحیه کمر کشیده میشود. نخاع اطلاعات را بین مغز و بخشهای مختلف بدن منتقل میکند.
همانطور که میدانیم اعصاب حسی و حرکتی از طریق نخاع به نواحی پایین بدن آمده و حس و حرکت را برای پاهای افراد تأمین میکند. بسته به اینکه کدام بخش از نخاع دچار آسیب شده باشد، مشکلات حسی و حرکتی بسیار متفاوتی ممکن است برای فرد به وجود بیاید. ضایعه نخاعی یا آسیب نخاعی میتواند به طور موقت یا طور دائم باعث اختلال در حس و حرکت و عملکرد عضلات بدن شود.
به طور کلی آسیب نخاعی را به دو دسته کامل و ناکامل تقسیم بندی میکنند که در نوع کامل ارتباط عصبی اندامهای زیر محل آسیب با مغز قطع میشود.
اما در نوع آسیب ناکامل هنوز برخی از پیامهای عصبی بین مغز و اندامها رد و بدل میشود.علاوه بر آسیبهایی مانند ضربات و تصادفات دلیل اصلی ضایعه نخاعی میتواند بیماریها یا اختلالاتی مانند تومورهای سرطانی، اسپاینابیفیدا، تنگی کانال نخاعی، بیماری ALS و... باشد. ضایعه نخاعی میتواند باعث ایجاد عوارضی مانند فلج شدن اندامها، بی حسی، اختلال در روده و مثانه و... شود.
هرچه محل آسیب نخاعی یک فرد بالاتر باشد، شدت و میزان آسیبهای فرد بیشتر بوده و ممکن است فرد از گردن به پایین به طور کامل فلج بوده و یا فقط در ناحیه پا دچار مشکل باشد.
کاردرمانی برای آسیب نخاعی؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
ضایعه نخاعی یا آسیب نخاعی به دلیل عدم بازسازی سلولهای عصبی درمان نداشته و فرد باید از عوارض جانبی این آسیب جلوگیری کرده و همچنین برای بهبود کیفیت زندگی و افزایش سطح استقلال خود تلاش کنند. این افراد به دلیل عدم تحرک دچار مشکلات به خصوصی در اندامهای فلج خود میشوند به طور مثال برخی از عضلات بسیار ضعیف شده، برخی دیگر از عضلات کوتاه، مفاصل دچار خشکی میشوند و همچنین خونرسانی نیز در این محلها با مشکل مواجه میشوند.
کاردرمانی در اختلالات نورولوژی با انجام حرکات مفاصل از خشکی آنها جلوگیری کرده و همچنین از اختلال جریان خون در اندامهای فلج جلوگیری میکند. کاردرمانی بر روی توانایی جابجایی و انتقال فرد از روی تخت به ویلچر و برعکس کار کرده و با ارزیابی محل کار و زندگی فرد، مشکلات سر راه فرد را تشخیص داده و راهحلهای مناسب را برای آنها پیدا میکند.
فلج بلز یا فلج صورت؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
Bell’s palsy یا فلج بلز یکی دیگر از اختلالات عصبی رایج بوده که عضلات صورت را تحت تأثیر قرار میدهد. فلج بلز در اثر تورم یا التهاب عصبی ایجاد شده و باعث فلج شدن یک طرف از صورت فرد میشود. این بیماری به طور ناگهانی ظاهر شده و در طی یک دوره 48 تا 72 ساعته باعث فلج عضلات یک طرف صورت میشود.
افرادی که دچار فلج بلز شدهاند ممکن است از خواب بیدار شده و در هنگام غذا خوردن یا دیدن خود در آینه متوجه بیماری خود شده باشند.
معمولا این بیماری به این صورت آغاز میشود که در ابتدا عضلات یک سمت صورت دچار ضعف شده و همچنین ابرو و گوشه لب در سمت درگیر به پایین متمایل شده و در برخی موارد ممکن است آب دهان فرد سرازیر شود. این بیماران در در بیان حالات چهره مانند لبخند زدن، اخم کردن و... دچار مشکل شده و همچنین در تکلم برخی کلمات نیز ممکن است دچار مشکل باشند.
علت اصلی ایجاد این بیماری هنوز به طور کامل شناخته شده نیست اما برخی مطالعات دلیل التهاب و تورم زوج هفتم عصبی را در ارتباط با عفونت های ویروسی میدانند. برای تشخیص فلج بلز باید به پزشک متخصص مراجعه کرده و پزشک با انجام معاینات بالینی این بیماری را تشخیص داده و نیازی به انجام آزمایش خاصی ندارد.
کاردرمانی برای فلج بلز؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
نکته جالبی در مورد فلج بل این است که درمانی وجود ندارد که به صورت آنی این مشکل و علائم آن را برطرف سازد اما درمانهای خاصی وجود دارد که انجام آنها میتواند به تسریع روند بهبودی کمک کند. به طور معمول اکثر افراد مبتلا به فلج بلز با استفاده از درمانهای توانبخشی مانند کاردرمانی در کنار دارودرمانی در کمتر از یک ماه بهبودی پیدا کرده و از علائم آن خلاص میشود.
البته در مواردی که آسیب فرد شدید باشد ممکن است این پروسه بین 3 تا 6 ماه به طول بیانجامد. پزشک متخصص برای این بیماران داروهای ضدالتهابی یا ضد ویروسی را تجویز کرده و در کنار آن درمانهای توانبخشی مانند کاردرمانی و فیزیوتراپی را پیشنهاد کند. بیشتر افرادی که به فلج بلز مبتلا هستند پس از گذراندن دوره درمانهای توانبخشی و دارو درمانی به طور کامل بهبود مییابند.
آتاکسی یا آتاکسیا (Ataxia)؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
آتاکسی به عنوان نشانههایی شناخته میشود که در اثر برخی بیماریهای مغز و اعصاب به وجود میآید. این نشانهها شامل عدم هماهنگی عضلات، اختلال در کنترل حرکات و... است. افراد آتاکسیک معمولا در راه رفتن خود دچار مشکل شده و در حین راه رفتن ممکن است تعادل خود را از دست بدهند.
آتاکسی اغلب به عنوان یک بیماری خاص و منحصر به فرد شناخته نمیشود بلکه به عنوان نشانهای از بیماریهایی مانند ام اس، فلج مغزی و.. شناخته میشود.
آتاکسی ممکن است در طیف سنی متفاوتی از کودکی تا بزرگسالی رخ داده و علائم آن ممکن است به تدریج بیشتر یا کمتر شود. آتاکسی انواع بسیار متفاوتی دارد که برخی از آنها شامل اکتسابی، ارثی، مخچهای، حسی و وستیبولار است. آتاکسی اکتسابی معمولا در هر سنی احتمال رخ دادن داشته و بیشتر در اثر بیماریهایی مانند سکته مغزی، ام اس، تومور مغزی و... است.
به عنوان برخی از علائم آتاکسی میتوان به مشکلات تعادلی در راه رفتن، اختلال بلع، مشکلات گفتاری و تکلم، اختلال در هماهنگی حرکات، تأخیر در شروع حرکات و... را نام برد. همانطور که گفتیم بیشتر بیماری آتاکسی در نتیجه برخی دیگر از بیماریهای مغز و اعصاب است اما برخی دیگر از عوامل نیز در ابتلا به آن نقش دارند که از جمله مهمترین آنها میتوان مسمومیت با الکل را نام برد.
کاردرمانی برای آتاکسی؛ نقش کاردرمانی در اختلالات نورولوژی
در مواردی که آتاکسی شدت زیادی داشته و بیشتر حرکات فرد را درگیر کردهاست نمیتوان درمان قطعی برای آن درنظر گرفت. اما در برخی موارد با درمانهای توانبخشی و همچنین برخی درمانهای دارویی، علائم میتواند تا حدود قابل قبولی کاهش یافته و فرد به طور مستقل به کارهای خود رسیدگی کند. کاردرمانی در اختلالات نورولوژی با تمرینات تعادلی که برای بیمار درنظر میگیرد، باعث افزایش تعادل فرد شده و همچنین تمرینات خاصی برای هماهنگی حرکات فرد انجام میشود.
باید به این نکته توجه کرد که در برخی از بیماران ممکن است با این تمرینات بهبود چندانی نیافته و به برخی از وسایل کمکی نیاز داشته باشند که کاردرمانگر برای آنها تجویز میکند.